کاش ماهیتم تغییر می کرد.
کاش ماهیتم تغییر می کرد.
مثلا، به جای لباس کارت بودم و هر روز بغلت می کردم.
یا جای صفحه ی مانیتورِ رو به روت که تا سرِ ظُهر به من زل می زدی و بعد، از سرِ خستگی ماگِ چای رو نزدیک لبات می بردی و ای کاش جای اون بودم که تو رو می بوسید، یا جای چای که تو بطنِ تو غلط می خوردم.
اگه عینکت بودم چی میشد؟بازم فراموشم می کردی و دنبالم می گشتی در حالی که روی بینی مردونه ات بودم؟
اگه هنذفریت بودم و مث اون تو گوشات زمزمه می کردم چه خوب میشد مگه نه؟
ای کاش به جای جیب های کاپشنت بودم که دستاتو گرم می کرد و خودش سرد می شد. وقتی میخندیدی،کاش جای لبخندت بودم.
کاش همسایه ی دیوار به دیوارتون بودم و هر روز نذر می کردم تا بهت برسم و هر روز آشِ نذری برات می آوردم و هر روز بهت می رسیدم.
کاش سیگارت بودم مَرد. کاش به قدرِ اون آرومت می کردم و همیشه تو جیب پیرهنت بودم.
شبایی که آهنگ مورد علاقه ات تو اتاقت پخش میشه و لب پنجره وامیستی و به خیابون زل می زنی،کاش همون ترانه بودم.
کاش من همه بودم.
کاش "من"، "تُ" بودم ...
مثلا، به جای لباس کارت بودم و هر روز بغلت می کردم.
یا جای صفحه ی مانیتورِ رو به روت که تا سرِ ظُهر به من زل می زدی و بعد، از سرِ خستگی ماگِ چای رو نزدیک لبات می بردی و ای کاش جای اون بودم که تو رو می بوسید، یا جای چای که تو بطنِ تو غلط می خوردم.
اگه عینکت بودم چی میشد؟بازم فراموشم می کردی و دنبالم می گشتی در حالی که روی بینی مردونه ات بودم؟
اگه هنذفریت بودم و مث اون تو گوشات زمزمه می کردم چه خوب میشد مگه نه؟
ای کاش به جای جیب های کاپشنت بودم که دستاتو گرم می کرد و خودش سرد می شد. وقتی میخندیدی،کاش جای لبخندت بودم.
کاش همسایه ی دیوار به دیوارتون بودم و هر روز نذر می کردم تا بهت برسم و هر روز آشِ نذری برات می آوردم و هر روز بهت می رسیدم.
کاش سیگارت بودم مَرد. کاش به قدرِ اون آرومت می کردم و همیشه تو جیب پیرهنت بودم.
شبایی که آهنگ مورد علاقه ات تو اتاقت پخش میشه و لب پنجره وامیستی و به خیابون زل می زنی،کاش همون ترانه بودم.
کاش من همه بودم.
کاش "من"، "تُ" بودم ...
۱۱.۰k
۰۹ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.