منو از تنهایی نترسون که تا بخوای تو زندگیم داشتم روزایی ر
منو از تنهایی نترسون که تا بخوای تو زندگیم داشتم روزایی رو که اشکامو دستای خودم پاک کرد،سرم رو شونه های خودم رفت و خودم به خودم دلداری دادم؛
ترس من از تنهایی نیست که این روزا هیچیو بلد نباشم تنها بودنو فوتِ آبم،
من از تنهایی نمیترسم،یعنی آدمی که به این باور رسیده حرف مردم براش باد هوا باشه و برای موفق شدن میجنگه، پیه همه چی رو به تنش مالیده،
ترس من از تنهایی نیست،ترس من از بی تو شدنه.
آدم تنها تکلیفش با خودش مشخصه،میدونه تو هر شرایطی فقط خودشه و خودش،
اما آدمی که یه روزی به کسی دلگرم بوده چجوری وقتی تنور مشکلات گرمه به خودش باید بفهمونه
کسی پشتش نیست؟
من از دستای تو انتظار گرما وسط زمستون دارم،میفهمی که؟🙃❤
ترس من از تنهایی نیست که این روزا هیچیو بلد نباشم تنها بودنو فوتِ آبم،
من از تنهایی نمیترسم،یعنی آدمی که به این باور رسیده حرف مردم براش باد هوا باشه و برای موفق شدن میجنگه، پیه همه چی رو به تنش مالیده،
ترس من از تنهایی نیست،ترس من از بی تو شدنه.
آدم تنها تکلیفش با خودش مشخصه،میدونه تو هر شرایطی فقط خودشه و خودش،
اما آدمی که یه روزی به کسی دلگرم بوده چجوری وقتی تنور مشکلات گرمه به خودش باید بفهمونه
کسی پشتش نیست؟
من از دستای تو انتظار گرما وسط زمستون دارم،میفهمی که؟🙃❤
۵.۴k
۱۱ دی ۱۳۹۹