گمشده(پارت ۱۳)

راوی ویو:
توی همون لحظه که همه چیز عالی بود و همه میخندیدن گوشی باران زنگ خورد*
باران: ببخشید باید به این جواب بدم..
باران به یک گوشه میره و تلفن رو جواب میده(مکالمه رو نمیگم خودتون میفهمیددد)
هستی ویو:
تقریبا ۲۰ دقیقه شده که باران رفته یه گوشه و نیومده..هیچ جوری هم نمیتونم ببینمش..
هستی: بچه ها..
مگومی و گوجو وایمیستن*
مگومی: چیشده؟
هستی: باران نیست..
گوجو: کجا رفته؟
هستی: تلفنش زنگ خورد و رفت یک گوشه تا جواب بده..
گوجو: من میرم پیشش..
گوجو ویو:
رفتم دنبال باران و دیدم نشسته یه گوشه و تو گوشیش میچرخه
گوجو: عزیزم؟چی شده؟
باران: هیچی حالم خوبه..
گوجو: حالت گرفته..چیشده بیا راجبش حرف بزنیم..
باران: فعلا نمیخوام راجبش حرف بزنم..ببخشید..
گوجو: ولی من اینجام بهت گوش کنم..
باران: بعدا باهم حرف می‌زنیم..
باران رفت تو اتاقش.‌.فقط هستی میدونه باران چشه..
هستی ویو:
گوجو اومد پیشم..یعنی چیشده..
گوجو: گفتش نمیخوام حرف بزنم..
هستی:چی؟؟؟؟جلوشو نگرفتی؟؟؟؟؟
گوجو: نتونستم.‌..
هستی: این یعنی اعلام خطررررر اون نباید تنها باشه!!!!!!!
گوجو: تو اتاقشه..
هستی: نه نه نهههههههههههه
.......

پس از قرننن هاااا
حمایتتتتتتت کمههههه.


بچه ها یه نکته ای اسم شخصیت ها عوض میشه هستی میشه یوکی و باران میشه النا
گیج نشیددددد