مات چشماش میشدم

ماتِ چشماش میشدم
میدونی ماتِ چشماش شدن یعنی چی؟؟
یعنی بدونِ پلک زدن روزَنه به روزَنه چشماشو از بَرشی
همچین که میخندید
چشماش عینِ خط میشد
دستشو میگرفت جلویِ دهنش
از تهِ دل میخندید و
میگفت دیگه تصویرتو ندارم
منم میگفتم تا تصویر نداری یه بوس از لبات بگیرم
درجا چشماش و باز میکرد و میگفت:
چیییییی!
صدایِ جیغ جیغوش
برام قشنگ ترین صدایِ دنیا بود
کی میگه مردا از حرف زدن زنا خسته میشن؟!
من حال میومدم با حرف زدنش
میشوندمش ورِ دلم
میگفتم حرف بزن برام ببینم
همچین که غنچه لباش بازو بسته میشد
دلِ منم باهاش میرفت
نَسَخِش میشدم
وقتی میفهمید دوساعتِ زُل زدم به لباش
شروع میکرد به جیغ زدن که:
باااااز تو به حرفایِ من گوش نمیدی !
دِ نمیدونست با اون صداش
با اون لباش
عقل و هوشمو از دست میدم
صدارو از دست میدم و فقط تصویرو میبینم !
الان دستش اومده
تا بخواد نَسَخم کنه
شروع میکنه برام حرف زدن
دلِ منم میره باهاش..
دیدگاه ها (۲)

من هیچی نمیخوامهیچیِ هیچیاجز یه عشقِ ساده که با هم باشیم و آ...

یه بار عشقم بهم گفت:«نمیخوای این لگن رو عوض کنی یه چیز بهتر ...

وسط داد و بیداد و دعوا یهو میگفت:"منم!"راستش اونقدری سرم گرم...

وقتهایی که هستی سرت داد میزنملج میکنمبقول خودت دختر بدی میشم...

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩⁵³نمیدونم چقد تو فکر بودم کهجونگکوک: دختر ت...

#درخواستی #تکپارتیوقتی......... برای بار n ام لب هاتو گذاشتی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط