دلم می خواهد

دلم می خواهد
یک نفر ماشه را توی آینه بچکاند
بعد هزار بار
صندلی را از زیر پای چشم هایم بکشد
یک نفر باید باشد
که من را توی راه دست هات
ترور کند
وگرنه
پایان این فیلم هیچ وقت رنگی نمی شود
حالا سرخی لب های تو باشد
یا خون پیراهن من
ما به اتفاق محکومیم
یک نفر باید
مغز تو را
به قلب من پیوند بزند.

میلاد_کاشانی
دیدگاه ها (۳)

به این ته سیگارهاآهنگ های غمگین همیشگیچای سرد شده و چشمهایی ...

غمگین نباشروزی گناه ما بخشیده خواهد شدروزی که همهخواهند فهمی...

یک لحظه سکوت برای لحظه هایی که خودمان نیستیم لحظه هایی هستند...

دستمال کاغذی ، به اشک گفت :قطره قطره‌ات طلاست .یک کم از طلای...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟗عشق مافیا ویو یونادستام میلرزه. با ترس همراه جونگ کوک ...

دو پارتی جونگکوکتو یه مامور مخفی هستی و متوجه شدی که یه خلاف...

پارت : ۴۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط