امیلی: واو خدا به منم از این داداشا بده
امیلی: واو خدا به منم از این داداشا بده
لیلی: مگه داداشت چی کم داره
امیلی: این که سالی یه بار نمیبینمش
لیلی: مگه نگفتی امسال برای همیشه میاد
امیلی: کو تا کریسمس
سوزومه: یه ماه مونده
لیلی: امیلی خواهر شوهرم شو
سوزومه: اوف راه باز کن من یه عمر براش سینگل موندم
لیلی: منم براش کات میکنم
امیلی: اگه داداشمم بخواد شمارو بگیره من نمیزارم... نمیخوام داداشم چروک بشه
سوزومه: دلتم بخواد
ری: سلام
سوزومه: علیک
لیلی: چه عجب یه بار زود تر از معلم اومدی
ری: من همیشه زود میام
لیلی: اره به روح جدت
سوزومه: اوه راستی ری برات کادو دارم
ری: برای چه مناسبتی
سوزومه: همیشه برای کادو دادن مناسبتی نیاز نیست
کادو رو از تو کیفم برداستم از بیرون جلد کادو مستطیل شکل که ارتفاع دو سانتی داره مساحتی مثل برگه 4A بود، دادم دست
لیلی: ری باز کن ببینیم چیه
ری کادوش رو باز کردو با یه عالمه برگه مواجع شد
سوزومه: جزوه های این هفته
امیلی: واایی سوزی اینا حداقل شیش. هفت ساعت وقت میبره
ری: ممنون
سوزومه: خواهش میکنم
لیلی: ماچی
سوزومه: مگه من بیکارم
امیلی: دبیر اومد
رفتیم سر کلاس نشستیم بعد یک و نیم ساعت زنگ تفریح خوردو همه رفتن بیرون منم رفتم بیرون یکم قدم بزنم که جنیور رو دیدم پشت به من بود داشتم میرفتم پیشش که بزمجه جلوم رو گرف
لیلی: مگه داداشت چی کم داره
امیلی: این که سالی یه بار نمیبینمش
لیلی: مگه نگفتی امسال برای همیشه میاد
امیلی: کو تا کریسمس
سوزومه: یه ماه مونده
لیلی: امیلی خواهر شوهرم شو
سوزومه: اوف راه باز کن من یه عمر براش سینگل موندم
لیلی: منم براش کات میکنم
امیلی: اگه داداشمم بخواد شمارو بگیره من نمیزارم... نمیخوام داداشم چروک بشه
سوزومه: دلتم بخواد
ری: سلام
سوزومه: علیک
لیلی: چه عجب یه بار زود تر از معلم اومدی
ری: من همیشه زود میام
لیلی: اره به روح جدت
سوزومه: اوه راستی ری برات کادو دارم
ری: برای چه مناسبتی
سوزومه: همیشه برای کادو دادن مناسبتی نیاز نیست
کادو رو از تو کیفم برداستم از بیرون جلد کادو مستطیل شکل که ارتفاع دو سانتی داره مساحتی مثل برگه 4A بود، دادم دست
لیلی: ری باز کن ببینیم چیه
ری کادوش رو باز کردو با یه عالمه برگه مواجع شد
سوزومه: جزوه های این هفته
امیلی: واایی سوزی اینا حداقل شیش. هفت ساعت وقت میبره
ری: ممنون
سوزومه: خواهش میکنم
لیلی: ماچی
سوزومه: مگه من بیکارم
امیلی: دبیر اومد
رفتیم سر کلاس نشستیم بعد یک و نیم ساعت زنگ تفریح خوردو همه رفتن بیرون منم رفتم بیرون یکم قدم بزنم که جنیور رو دیدم پشت به من بود داشتم میرفتم پیشش که بزمجه جلوم رو گرف
۹۷۲
۱۴ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.