دنیل: خیلی خودتو دست بالا گرفتی تو هیچی جز برادر قانونیش
دنیل: خیلی خودتو دست بالا گرفتی تو هیچی جز برادر قانونیش نیستی
جنیور: چشاتو باز کسی که باهاش خوابیده منم کسی که داره باهاش زندگی میکنه منم وتو. تو کی هستی؟ جز یه لاشی به تمام معنا
دنیل: ببند دهنتو
جنیور حالت چهرش تغیر کرد دوباره همون پسر دیشب شده بود
جنیور: نبندم؟
سوزومه: جنیور: اروم باش. اوم ولش کن بیا بریم
جنیور: اوکی بریم
رفتیمو روی یکی از نیم کتا نشستیم بلندشدمو رفتم سمت بوفه و یه اب گرفتم اومدم
سوزومه: بیا
جنیور: ممنون
سوزومه:میخواستم بهت بگم میشه درمورد دیشب با مامان بابا حرفی نزنی
جنیور: اوکی
سوزومه: وقتی عصبانی میشی یه نفر دیگه میشی
جنیور: ترسناک میشم
سوزومه: اوهم
جنیور: قول میدم هیچ وقت برات از کوره در نرم
سوزومه: ممنون
جنیور: فکر کنم زنگ خورد
سوزومه: اره.... من دیگه میرم
جنیور: بعدا میبینمت
رفتم کلاس ری نشسته بود کلافه نشستم
ری: چی شده
سوزومه: هیچی یکم حالم خوب نیست
ری: سوزی
سوزومه: اوکی...... با دنیل بحثم شد
ری: اون دیگه داره شورشو در میاره
داشت پا میشد بره که دستاش رو گرفتم
سوزومه: کجا پیاده شو باهم بریم
ری: ولم کن
سوزومه: بشین بابا خودم کم نزاشتم......... دبیر اومد
دبیر اومدو شروع کبه درس دادن بعد یکو نیم ساعت زنگ خورد
ری: سوزی وسایلامو جم میگنی من باید برم سرویس
جنیور: چشاتو باز کسی که باهاش خوابیده منم کسی که داره باهاش زندگی میکنه منم وتو. تو کی هستی؟ جز یه لاشی به تمام معنا
دنیل: ببند دهنتو
جنیور حالت چهرش تغیر کرد دوباره همون پسر دیشب شده بود
جنیور: نبندم؟
سوزومه: جنیور: اروم باش. اوم ولش کن بیا بریم
جنیور: اوکی بریم
رفتیمو روی یکی از نیم کتا نشستیم بلندشدمو رفتم سمت بوفه و یه اب گرفتم اومدم
سوزومه: بیا
جنیور: ممنون
سوزومه:میخواستم بهت بگم میشه درمورد دیشب با مامان بابا حرفی نزنی
جنیور: اوکی
سوزومه: وقتی عصبانی میشی یه نفر دیگه میشی
جنیور: ترسناک میشم
سوزومه: اوهم
جنیور: قول میدم هیچ وقت برات از کوره در نرم
سوزومه: ممنون
جنیور: فکر کنم زنگ خورد
سوزومه: اره.... من دیگه میرم
جنیور: بعدا میبینمت
رفتم کلاس ری نشسته بود کلافه نشستم
ری: چی شده
سوزومه: هیچی یکم حالم خوب نیست
ری: سوزی
سوزومه: اوکی...... با دنیل بحثم شد
ری: اون دیگه داره شورشو در میاره
داشت پا میشد بره که دستاش رو گرفتم
سوزومه: کجا پیاده شو باهم بریم
ری: ولم کن
سوزومه: بشین بابا خودم کم نزاشتم......... دبیر اومد
دبیر اومدو شروع کبه درس دادن بعد یکو نیم ساعت زنگ خورد
ری: سوزی وسایلامو جم میگنی من باید برم سرویس
۲.۵k
۱۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.