Fakeyoongi 🌌
OrdinaryLife 🌙 p7🌙
ویو یونا :
از خواب بلند شدم دیدم آفتاب غروب کرده رفتم تو حال دیدم یونگی هنوز خوابه بيدارش نکردم موهامو بستم و رفتم تو آشپزخونه دوکبوکی و نودل درست کردم که یهو یونگی از خواب بیدار شد
یونگی :اوم چه خوابه چسبید
یونا :ببخشید بیدارتون کردم؟!
یونگی :نه.... درضمن یونا با من راحت باش اینجوری حرف میزنی فک میکنم خیلی غريبم
یونا :عا....عا چشم
یونگی: اوم چی درست کردی؟
یونا :دوکبوکی و نودل
یونگی :اوم خوبه من برم لباسامو عوض کنم
یونا :باشه
داشتم نوشیدنی درست میکردم که درو زدن
یونا :کیههه..... الان ميام
رفتم درو باز کردم
جیهوپ: مهمون نمیخواین
یونا :بياين تو
جیهوپ :ممنون
یونا :جینا چطوری؟
جینا :خوبم ممنون
جیهوپ و جینا اومدن تو
یونگی :عه شماها اومدين
جیهوپ :عومم بله... بله... چه بوی خوبی
یونا :غذا درست کردم
جیهوپ :عوم ايول ميرسه نه؟
یونا :آره زیاد درست کردم.... من برم نوشیدنی رو درست کنم
جیهوپ :ممنون برو
رفتم تو آشپزخونه بچه ها هم نشستن پای تلویزیون
جیهوپ :جینا
جینا :بله
جیهوپ :برو کمک یونا کن
جینا :همممممممممم باشه
جیهوپ :آفرین عشقم
جینا :یونا چه کار میکنی؟
یونا :دارم پوست آناناسارو میگیرم ميشه کمکم کنی؟
جینا :آره حتما
یونا :ممنونم
چه عجب بالاخره جینا اومدو کمکم کرد
ویو جیهوپ و یونگی
جیهوپ :میگما یونگی... یونا خیلی دختره خوبيه
یونگی :اوم ميدونم
جیهوپ :منظورمو نگرفتی؟!
یونگی :چرا...
جیهوپ :خب....
یونگی :ميخوام بیشتر دربارش تحقیق کنم حالا تصمیمی ندارم
جیهوپ :اوک
یونا :بياين شام حاضره
جیهوپ و یونگی :اومديم
جیهوپ :به به چه کردین....
یونا :بله بله مخصوصا با کمک جینا جون
جینا :کاری نکردم
یونا :کمکم که کردی؟
جینا :آره درسته
فلش بک به بعد غذا
یونا :سیر شدين
جیهوپ و یونگی و جینا :اوممم عاره دستت درد نکنه
یونا :خواهش می کنم
جیهوپ :آخ آخ چقدر خوردم معدم داره میترکه
یونگی :منم
جیهوپ :بریم بیرون یکم راه بریم؟!
جیهوپ و جینا :آره
یونا :آخه ظرفا
یونگی :میریمو ميايم بعد
یونا :باشه
رفتم لباسامو عوض کردم يه شلوار راحت پوشیدم کراپ تاپ سفیدم پوشیدمو يه پیرهن ساحلی هم انداختم رو دستم
یونا :بریم بچه ها
یونگی :بریم
بعد از پنج دقیقه.....
ویو یونا :
از خواب بلند شدم دیدم آفتاب غروب کرده رفتم تو حال دیدم یونگی هنوز خوابه بيدارش نکردم موهامو بستم و رفتم تو آشپزخونه دوکبوکی و نودل درست کردم که یهو یونگی از خواب بیدار شد
یونگی :اوم چه خوابه چسبید
یونا :ببخشید بیدارتون کردم؟!
یونگی :نه.... درضمن یونا با من راحت باش اینجوری حرف میزنی فک میکنم خیلی غريبم
یونا :عا....عا چشم
یونگی: اوم چی درست کردی؟
یونا :دوکبوکی و نودل
یونگی :اوم خوبه من برم لباسامو عوض کنم
یونا :باشه
داشتم نوشیدنی درست میکردم که درو زدن
یونا :کیههه..... الان ميام
رفتم درو باز کردم
جیهوپ: مهمون نمیخواین
یونا :بياين تو
جیهوپ :ممنون
یونا :جینا چطوری؟
جینا :خوبم ممنون
جیهوپ و جینا اومدن تو
یونگی :عه شماها اومدين
جیهوپ :عومم بله... بله... چه بوی خوبی
یونا :غذا درست کردم
جیهوپ :عوم ايول ميرسه نه؟
یونا :آره زیاد درست کردم.... من برم نوشیدنی رو درست کنم
جیهوپ :ممنون برو
رفتم تو آشپزخونه بچه ها هم نشستن پای تلویزیون
جیهوپ :جینا
جینا :بله
جیهوپ :برو کمک یونا کن
جینا :همممممممممم باشه
جیهوپ :آفرین عشقم
جینا :یونا چه کار میکنی؟
یونا :دارم پوست آناناسارو میگیرم ميشه کمکم کنی؟
جینا :آره حتما
یونا :ممنونم
چه عجب بالاخره جینا اومدو کمکم کرد
ویو جیهوپ و یونگی
جیهوپ :میگما یونگی... یونا خیلی دختره خوبيه
یونگی :اوم ميدونم
جیهوپ :منظورمو نگرفتی؟!
یونگی :چرا...
جیهوپ :خب....
یونگی :ميخوام بیشتر دربارش تحقیق کنم حالا تصمیمی ندارم
جیهوپ :اوک
یونا :بياين شام حاضره
جیهوپ و یونگی :اومديم
جیهوپ :به به چه کردین....
یونا :بله بله مخصوصا با کمک جینا جون
جینا :کاری نکردم
یونا :کمکم که کردی؟
جینا :آره درسته
فلش بک به بعد غذا
یونا :سیر شدين
جیهوپ و یونگی و جینا :اوممم عاره دستت درد نکنه
یونا :خواهش می کنم
جیهوپ :آخ آخ چقدر خوردم معدم داره میترکه
یونگی :منم
جیهوپ :بریم بیرون یکم راه بریم؟!
جیهوپ و جینا :آره
یونا :آخه ظرفا
یونگی :میریمو ميايم بعد
یونا :باشه
رفتم لباسامو عوض کردم يه شلوار راحت پوشیدم کراپ تاپ سفیدم پوشیدمو يه پیرهن ساحلی هم انداختم رو دستم
یونا :بریم بچه ها
یونگی :بریم
بعد از پنج دقیقه.....
۱۰.۷k
۰۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.