Fakeyoongi 🌌
OrdinaryLife 🌙 p5🌙
ویو یونگی :
از خواب بلند شدم دیدم ساعت شیشه خوب بود چون ساعت نه پرواز داشتیم بلند شدم دستو صورتم رو يه آبی زدم موهامم ژل زدم يه هودی شلوار سفید پوشیدم کلاه سفیدم سرم کردم کفش اسپرت پوشیدمو کم کم به سمت فرودگاه راه افتادم...
ویو یونا :
منم بلند شدم يه آبی به دستو صورتم زدم موهامو بستم
شلوار بگ زانو زخمی پوشیدم يه هودی بزرگ مشکی هم پوشیدم کلاه مشکی هم سرم گذاشتم کفشامم پوشیدمو به سمت فرودگاه راه افتادم
رفتم رسیدم دیدم یونگی نشسته سر صندلی
یونا :عه سلام
یونگی :سلام خوبی؟
یونا :خیلی ممنون
یونگی :چقد زود اومدي تازه ساعت هفتو نیمه
یونا :عه عیب نداره
یونگی :چیزی خوردی؟!
یونا :نه
یونگی :بیا بریم کافی بخوریم تا پروازمون رو اعلام کنن
یونا :خیلی ممنون
داشتیم ميرفتيم سمت کافه که يه اقاعه اومد
جیهوپ :عه سلام
یونگی :عه سلام چطوری؟!
یونا :سلام
جیهوپ :شما وکیل هستین؟
یونا :بله منم
جیهوپ :ميشه اسمتونم بگين
یونا :من پارک یونا هستم
جیهوپ :منم جانگ هوسوک هستم ولی جیهوپ صدام میکنن
یونا :خوشبختم جیهوپ
یونگی :ببخشید مزاحم شدم ميشه يه چيزی بخوریم ضعف کردم
یونا :عه... ببخشید حتما
جیهوپ :نميدونم به کی رفتی تو
یونگی: همممممممممم
جیهوپ :خب نخوریمون بریم
یونا :😁
رفتیم داخل کافی من يه قهوه سفارش دادم یونگی هم يه کیک طعم نارنگی با ابمیوه جیهوپم يه کاپوچینو
جیهوپ :میگما یونگی مثه اینکه از نارنگی دست بردار نیستی نه؟
یونگی :نه... چون عاشقشم
جیهوپ :😐
یونا: یونگی شی میوه مورد علاقت نارنگیه؟!
یونگی :اوم...
یونا :چه جالب منم نارنگی دوست دارم
جیهوپ :هعی خدا..... من برم پاسپورت هارو تحویل بگیرم
یونا :ممنونم
جیهوپ رفت......
یونگی: چه جالب تو هم نارنگی دوست داری
یونا: عاره علاقه خاصی بهش دارم
یونگی :قهوتو بخور سرد ميشه ها
یونا :ممنونم
بالاخره بعد از نیم ساعت هوپی اومد
جیهوپ :یونگی یونگی
یونگی :چيه چیشده
جیهوپ:...........
ویو یونگی :
از خواب بلند شدم دیدم ساعت شیشه خوب بود چون ساعت نه پرواز داشتیم بلند شدم دستو صورتم رو يه آبی زدم موهامم ژل زدم يه هودی شلوار سفید پوشیدم کلاه سفیدم سرم کردم کفش اسپرت پوشیدمو کم کم به سمت فرودگاه راه افتادم...
ویو یونا :
منم بلند شدم يه آبی به دستو صورتم زدم موهامو بستم
شلوار بگ زانو زخمی پوشیدم يه هودی بزرگ مشکی هم پوشیدم کلاه مشکی هم سرم گذاشتم کفشامم پوشیدمو به سمت فرودگاه راه افتادم
رفتم رسیدم دیدم یونگی نشسته سر صندلی
یونا :عه سلام
یونگی :سلام خوبی؟
یونا :خیلی ممنون
یونگی :چقد زود اومدي تازه ساعت هفتو نیمه
یونا :عه عیب نداره
یونگی :چیزی خوردی؟!
یونا :نه
یونگی :بیا بریم کافی بخوریم تا پروازمون رو اعلام کنن
یونا :خیلی ممنون
داشتیم ميرفتيم سمت کافه که يه اقاعه اومد
جیهوپ :عه سلام
یونگی :عه سلام چطوری؟!
یونا :سلام
جیهوپ :شما وکیل هستین؟
یونا :بله منم
جیهوپ :ميشه اسمتونم بگين
یونا :من پارک یونا هستم
جیهوپ :منم جانگ هوسوک هستم ولی جیهوپ صدام میکنن
یونا :خوشبختم جیهوپ
یونگی :ببخشید مزاحم شدم ميشه يه چيزی بخوریم ضعف کردم
یونا :عه... ببخشید حتما
جیهوپ :نميدونم به کی رفتی تو
یونگی: همممممممممم
جیهوپ :خب نخوریمون بریم
یونا :😁
رفتیم داخل کافی من يه قهوه سفارش دادم یونگی هم يه کیک طعم نارنگی با ابمیوه جیهوپم يه کاپوچینو
جیهوپ :میگما یونگی مثه اینکه از نارنگی دست بردار نیستی نه؟
یونگی :نه... چون عاشقشم
جیهوپ :😐
یونا: یونگی شی میوه مورد علاقت نارنگیه؟!
یونگی :اوم...
یونا :چه جالب منم نارنگی دوست دارم
جیهوپ :هعی خدا..... من برم پاسپورت هارو تحویل بگیرم
یونا :ممنونم
جیهوپ رفت......
یونگی: چه جالب تو هم نارنگی دوست داری
یونا: عاره علاقه خاصی بهش دارم
یونگی :قهوتو بخور سرد ميشه ها
یونا :ممنونم
بالاخره بعد از نیم ساعت هوپی اومد
جیهوپ :یونگی یونگی
یونگی :چيه چیشده
جیهوپ:...........
۹.۰k
۰۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.