عشق یا انتقام
عشق یا انتقام
P14
+تهیونگگگگگگ
(ویو کوک)
گوشی رو قطع کردم
_کی بهت گفت از اتاق بیای بیرون (داد)
+هق....ولم کنننن....هق....
رفتم سمتش بازوش رو گرفتم و محکم پرتش کردم توی اتاق
در رو بستم و قفلش کردم
_گریه نکن ...هنوز کاری نکردم که لایق گریه کردن باشه
(ویو ا.ت)
وقتی دیدم داره با یکی صحبت میکنه رفتم پشت در وایستادیم بعد فهمیدم اون تهیونگ بود پس رفتم بیرون تا داد بزنم که کمکم کنه
ولی...
این حرفش ..... یعنی چی؟؟؟
یعنی میخواد چیکار کنه؟؟؟
+ جیییغغغغغغ
یه دفعه در باز شد و اون اومد داخل
عصبانی بود ....مشتش....؟؟؟؟
پر از خون بود
دستم رو گرفت و کشید
+ ولم کن....هق......هق.....ولم کنننن...هققق
منو میکشید میبرد
_ خفه شوووو(داد)
+ولم ..کنننن...هق..هق
رفت توی یک زیر زمین ترسناک و تاریک
پرتم کرد روی زمین .....
اتاق پر بود از وسایل شکنجه
یه صندلی وسط اتاق بود
بلند کرد و نشوندم روی صندلی دستام و پاهام رو بست
+هققق...هققق...ولم ...کن...هق
_خفههه شووووو
رفت سمت وسایل شکنجه
یه....یه...چاقو برداشت.....
_گفتی خانوادت کجا زندگی میکنن؟
+هق...چی...؟
خانوادم ...نه...نه....
_به نظرت با کدومشون شروع کنم؟هوم؟
+نهههه...هق....هق...نه..هق...خواهش میکنم
_بابات؟؟؟
+ن...نه..هقققق
_مامانت؟؟؟
+خواهش....هقققق...میکنم....هقق
_پس میخوای خودت بهاش رو بدی؟؟؟
+هقققق...هقققق
_جواب بده
+ از...ازم...هق...هقق..چی...میخوای؟
_نمیدونم...
+هققق
_میتونه آهنگ مورد علاقم باشه ...صدای شکستن استخون هاتو میگم!
+چی...هقققق.....؟؟
میخواد چیکار کنه؟؟؟؟
+جیییغغغغغغغ..هققق..هققققققق
چاقو رو به سمتم پرت کرد دقیقا از کنار صورتم زد شد
_اهه....به هدف نخورد ...به نظرت یه بار دیگه امتحان کنم؟؟
+نه...هققق..نهههه
_باشه یه بار دیگه
یه چاقو بزرگ تر برداشت
+جیییغغغغغغغغ
دستش رو جوری آورد که انگار میخواست چاقو رو پرت کنه ولی نکرد
_هاهاها(خنده های بلند)
_میدونی چی جالبه ..اینکه تو جیغ میزنی..من لبخند میزنم ...بازی از همینجا شروع میشه
چی؟؟؟؟این حرفاش چه معنی میده؟
_راستی ...
+هقققق
_ به نظرم یه دوست پسر مرده به دردت نمیخوره نه؟
+چی...هقق..هقق.تو...تو...هق..چیکار کردی...هققق
_ هنوز کاری نکردم ...ولی قراره بکنم
+نه...هق..نهه..هقققق به اون..هقق..کاری ..نققق....نداشته باش...هقققق
_هاهاهاهاها(خنده های بلند)
خندید و از اینجا رفت
.....منو تنها گذاشت ..میترسیدم ....میترسیدم از اینجا.....جای ترسناکی بود....خون خدایی. که روی دیوار پاشیده بود .....صدای های عجیبی که میومد
داشتم جون میدادم ...پس چرا نمیکشم ....چرا راحتم نمیکنه
_صدای سوت
_میدونی....نمیکشمت چون توهم باید مثل من عذاب بکشی....
چطوره ؟خوب داره پیش میره یا نه؟؟
P14
+تهیونگگگگگگ
(ویو کوک)
گوشی رو قطع کردم
_کی بهت گفت از اتاق بیای بیرون (داد)
+هق....ولم کنننن....هق....
رفتم سمتش بازوش رو گرفتم و محکم پرتش کردم توی اتاق
در رو بستم و قفلش کردم
_گریه نکن ...هنوز کاری نکردم که لایق گریه کردن باشه
(ویو ا.ت)
وقتی دیدم داره با یکی صحبت میکنه رفتم پشت در وایستادیم بعد فهمیدم اون تهیونگ بود پس رفتم بیرون تا داد بزنم که کمکم کنه
ولی...
این حرفش ..... یعنی چی؟؟؟
یعنی میخواد چیکار کنه؟؟؟
+ جیییغغغغغغ
یه دفعه در باز شد و اون اومد داخل
عصبانی بود ....مشتش....؟؟؟؟
پر از خون بود
دستم رو گرفت و کشید
+ ولم کن....هق......هق.....ولم کنننن...هققق
منو میکشید میبرد
_ خفه شوووو(داد)
+ولم ..کنننن...هق..هق
رفت توی یک زیر زمین ترسناک و تاریک
پرتم کرد روی زمین .....
اتاق پر بود از وسایل شکنجه
یه صندلی وسط اتاق بود
بلند کرد و نشوندم روی صندلی دستام و پاهام رو بست
+هققق...هققق...ولم ...کن...هق
_خفههه شووووو
رفت سمت وسایل شکنجه
یه....یه...چاقو برداشت.....
_گفتی خانوادت کجا زندگی میکنن؟
+هق...چی...؟
خانوادم ...نه...نه....
_به نظرت با کدومشون شروع کنم؟هوم؟
+نهههه...هق....هق...نه..هق...خواهش میکنم
_بابات؟؟؟
+ن...نه..هقققق
_مامانت؟؟؟
+خواهش....هقققق...میکنم....هقق
_پس میخوای خودت بهاش رو بدی؟؟؟
+هقققق...هقققق
_جواب بده
+ از...ازم...هق...هقق..چی...میخوای؟
_نمیدونم...
+هققق
_میتونه آهنگ مورد علاقم باشه ...صدای شکستن استخون هاتو میگم!
+چی...هقققق.....؟؟
میخواد چیکار کنه؟؟؟؟
+جیییغغغغغغغ..هققق..هققققققق
چاقو رو به سمتم پرت کرد دقیقا از کنار صورتم زد شد
_اهه....به هدف نخورد ...به نظرت یه بار دیگه امتحان کنم؟؟
+نه...هققق..نهههه
_باشه یه بار دیگه
یه چاقو بزرگ تر برداشت
+جیییغغغغغغغغ
دستش رو جوری آورد که انگار میخواست چاقو رو پرت کنه ولی نکرد
_هاهاها(خنده های بلند)
_میدونی چی جالبه ..اینکه تو جیغ میزنی..من لبخند میزنم ...بازی از همینجا شروع میشه
چی؟؟؟؟این حرفاش چه معنی میده؟
_راستی ...
+هقققق
_ به نظرم یه دوست پسر مرده به دردت نمیخوره نه؟
+چی...هقق..هقق.تو...تو...هق..چیکار کردی...هققق
_ هنوز کاری نکردم ...ولی قراره بکنم
+نه...هق..نهه..هقققق به اون..هقق..کاری ..نققق....نداشته باش...هقققق
_هاهاهاهاها(خنده های بلند)
خندید و از اینجا رفت
.....منو تنها گذاشت ..میترسیدم ....میترسیدم از اینجا.....جای ترسناکی بود....خون خدایی. که روی دیوار پاشیده بود .....صدای های عجیبی که میومد
داشتم جون میدادم ...پس چرا نمیکشم ....چرا راحتم نمیکنه
_صدای سوت
_میدونی....نمیکشمت چون توهم باید مثل من عذاب بکشی....
چطوره ؟خوب داره پیش میره یا نه؟؟
- ۱۳.۸k
- ۲۷ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط