عشق یا انتقام

عشق یا انتقام
P17
سمت لبش رفتم بوسه های محکمی به لبش میزدم
(ویو کوک)
از سمت لبش به سمت گردنش حرکت کردم
روی گردنش کیس مارک های خیسی میذاشتم ناله کردنش درونم آتش روشن میکرد
نشوندمش روی پاهام همینطور که روی گردنش کیس مارک میذاشتم دستم رو از پشت وارد لباسش کردم دستم روی روی بدن ظریفش میکشیدم
دوباره رفتم سمت لبش لباش رو میبوسیدم و از این نزدیکی دوباره بینمون لذت می‌بردم
بند سوت*ینش رو باز کردم
چشماش گرد شد ...... لباسش وسوتینش رو درآوردم
لباس خودم رو هم همینطور بغلش کردم و بردمش توی اتاق همینطور لباش رو میبوسیدم به سمت تخت حرکت میکردم
انداختمش روی تخت یواش یواش رفتم سمتش روش خیمه زدم
نگاهی به چشمای معصومش کردم .....چشمای که حرف های نگفته اش درونش آشکار بود
حرف های نگفته ای که همه چیز رو برملا میکرد
زمین زمان رو بهم می‌ریخت منو دیوونه خودش میکرد
دیوونه ای که کس دیگه ای رو جز اون نمی‌بینه
به سمت لبش رفتم بوسه های آتشینی بهش میزدم
دستم رو روی بدنش می‌کشیدم
اون همراهیم میکرد..... این منو میترسوند....چرا....چرا باید همراهیم کنه؟
دستاش رو گرفتم بردم بالای سرش با یک دست دوتا دستش رو گرفتم
دست دیگم رو به به کمرش گرفتم و بوسه های محکمی به لبش و گردنش میزدم
کیس مارک های محکمی میزاشتم طوری که گردنش به رنگ بنفش تغییر رنگ میداد
برای لحظه ای ازش جدا شدم
به چشماش نگاه کردم
بهم نگاه میکرد با چشمای پر از مهربونیش
_ تو تنها دلیل دیوونگیمی
فقط بهم نگاه میکرد چیزی نمی‌گفت
بوسه ای به پیشونیش زدم بلندش کردم پسرش رو روی بالشت گذاشتم
روش خیمه زدم
سرم رو روی سینه های برهنه اش گذاشتم
بوسه ای به سینه اش زدم
_ شب بخیر


شرمنده دیر میام
شاید باورتون نشه ولی الان زیر سرمم دارم اینو مینویسم 😅
دیدگاه ها (۹)

عشق یا انتقامP18_ شب بخیر ( ویو کوک ، پرش زمانی به فردا صبح)...

عشق یا انتقامP19+ جونگ کوکی...هققق..هقققق..ببخشید.....هققق.....

عشق یا انتقامP16+هق...هققق(ویو کوک)_ بگو چه حسی داشت ؟ + هقق...

عشق یا انتقامP14+تهیونگگگگگگ(ویو کوک)گوشی رو قطع کردم _کی به...

قهوه تلخپارت ۳٠ویو چویا تازه فهمیدم که چه گندی زدم خیلی نارا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط