P⁴
P⁴
ا..اون یوری بود
زن جیمین
ا/ت:هیونگ سووووو چرا داری زن مردم رو میکنی
یوری:عااااااههههههههههههه
هیونگ سو:تو از کجا میدونی این شوهر داره یا نه
ا/ت:آخه یه جا باه......
یوری:ددی این دو نفر باهم عاهههههههه تو بار عااااااااااا نشست..ه بو..دن
عاهههههه
هیونگ سو*تمومش میکنه*چیییییییی
ا/ت:حالا حس خیانت رو حس کردی
هیونگ سو:یوری برو بیرون
یوری:باشه
ا/ت:چیه الان میخوای بزنیم
هیونگ سو:یه کاری بد تر از اون
ویو جیمین
ا/ت رو تعقیب کردم و اره درسته فک کنم رفته خونش خواستم برگردم برم خونه دیدم صدایی شبیه به صدای یوری بود رفتم داخل دیدم یوری با شورت و سوتین نشسته رو کاناپه
جیمین:هی هرزه تو اینجا چیکار میکنی
یوری:عزیزم زنت اون بالا میخواد زیر یکی جون بده
جیمین: چییییی
ویو جیمین:رفتم بالا دیدم شوهر ا/ت داره لباساشو جر میده رفتم موهاشو گرفتم
جیمین:عوضی داری چیکار میکنی هاااااا
هیونگ سو:تو چیکارشی مگ....
ویو جیمین
محکم زدم تو سرش که بیهوش شد
و رفتم پیش ا/ت و بلند کردم و بغلش کردم چون انگار ترسیده بود
جیمین:حالا که لباسات پارس میای یکم....(با پوزخند)
ا/ت:نههههههههههههه دیگه نمیخوام(بغض)
جیمین:خواهش موکونمممممم خیلی میخوامت
ا/ت:نمیخوامممممم
جیمین:خواهش قول میدم زیاد درد نداشته باشه
ا/ت:درد دارههههههه مگه میشه درد نداشته باشه
جیمین:قول میدم آروم باشه
ا/ت:اومممممممممم نمیدونمممم
جیمین:اوم
ا/ت:بیا زیپمو باز کن*برمیگرده پشت*
جیمین:هوم اوک
ا/ت:مرسی
(بگم ا/ت شورت و سوتین داره هااااااا منحرفای اعظم😂😂)
جیمین:اوففففففف ا/ت الان میخوای ...
ا/ت:منحرف میخوام لباسمو عوض کنم
جیمین:عاااااا من فکر کنم میخوای...
ا/ت:نههههه
جیمین:نه دلت یچی دیگه میخوادا
ا/ت:نه
جیمین:اره
ا/ت:خب....شاید
جیمین:بیا بغلم
ا/ت:ب.. باشه
ویو جیمین
اوفففففف ا/ت خانم با پاهای خودت داری میوفتی تو تله
ویو ا/ت
اومدم بغلش و چند ثانیه گذشته که یهو دیدم....
امیدوارم خوشتون بیاد♥️✨
ا..اون یوری بود
زن جیمین
ا/ت:هیونگ سووووو چرا داری زن مردم رو میکنی
یوری:عااااااههههههههههههه
هیونگ سو:تو از کجا میدونی این شوهر داره یا نه
ا/ت:آخه یه جا باه......
یوری:ددی این دو نفر باهم عاهههههههه تو بار عااااااااااا نشست..ه بو..دن
عاهههههه
هیونگ سو*تمومش میکنه*چیییییییی
ا/ت:حالا حس خیانت رو حس کردی
هیونگ سو:یوری برو بیرون
یوری:باشه
ا/ت:چیه الان میخوای بزنیم
هیونگ سو:یه کاری بد تر از اون
ویو جیمین
ا/ت رو تعقیب کردم و اره درسته فک کنم رفته خونش خواستم برگردم برم خونه دیدم صدایی شبیه به صدای یوری بود رفتم داخل دیدم یوری با شورت و سوتین نشسته رو کاناپه
جیمین:هی هرزه تو اینجا چیکار میکنی
یوری:عزیزم زنت اون بالا میخواد زیر یکی جون بده
جیمین: چییییی
ویو جیمین:رفتم بالا دیدم شوهر ا/ت داره لباساشو جر میده رفتم موهاشو گرفتم
جیمین:عوضی داری چیکار میکنی هاااااا
هیونگ سو:تو چیکارشی مگ....
ویو جیمین
محکم زدم تو سرش که بیهوش شد
و رفتم پیش ا/ت و بلند کردم و بغلش کردم چون انگار ترسیده بود
جیمین:حالا که لباسات پارس میای یکم....(با پوزخند)
ا/ت:نههههههههههههه دیگه نمیخوام(بغض)
جیمین:خواهش موکونمممممم خیلی میخوامت
ا/ت:نمیخوامممممم
جیمین:خواهش قول میدم زیاد درد نداشته باشه
ا/ت:درد دارههههههه مگه میشه درد نداشته باشه
جیمین:قول میدم آروم باشه
ا/ت:اومممممممممم نمیدونمممم
جیمین:اوم
ا/ت:بیا زیپمو باز کن*برمیگرده پشت*
جیمین:هوم اوک
ا/ت:مرسی
(بگم ا/ت شورت و سوتین داره هااااااا منحرفای اعظم😂😂)
جیمین:اوففففففف ا/ت الان میخوای ...
ا/ت:منحرف میخوام لباسمو عوض کنم
جیمین:عاااااا من فکر کنم میخوای...
ا/ت:نههههه
جیمین:نه دلت یچی دیگه میخوادا
ا/ت:نه
جیمین:اره
ا/ت:خب....شاید
جیمین:بیا بغلم
ا/ت:ب.. باشه
ویو جیمین
اوفففففف ا/ت خانم با پاهای خودت داری میوفتی تو تله
ویو ا/ت
اومدم بغلش و چند ثانیه گذشته که یهو دیدم....
امیدوارم خوشتون بیاد♥️✨
۹.۶k
۲۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.