عشق بی پایان

P³
گارسون:سلام چی میل دارید
یوری:خدافظ جیمین برای همیشه
جیمین:گمشو فک کردی من بغض میکنم افسرده میشم من با این دختره ازدواج میکنم
حالام گمشو خونه وسایلتو جمع کن گورتو از خونم ببر بیرون
یوری:خیلی بدی جیمین*با گریه*
جیمین:بیشعور عوضی موهای زنمو ول کن تو دیگه با من رابطه ای نداری نه من تورو میشناسم نه تو منو
ا/ت:م..میشه لطفا باهم دعوا کنین م..من تو خونه خیلی دعوام میشه حس میکنم یکی داره به من ح..حرف میزنمه ب...بغضم میگیره
جیمین:چرا نکلت داری تو*با نگرانی*
ا/ت :ه..هیچی نیست بخاطر اینه که ترسیدم
جیمین:گارسون ما هیچی نمی‌خوایم بلند شو بریم بیرون
گارسون:چشم خدانگهدار
ویویوری
باید اون دختره رو یه جوری از جیمین دور کنم
اینجوری نمیشه
ا/ت:ب..ببخشید ولی نه من تورو میشناسم نه تو منو ....
چجوری باهم ازدواج کنیم؟
جیمین:تا اون موقع همو میشناسیم راستی اسمت چیه
ا/ت:کیم ا/ت
جیمین:هوم منم پارک جیمینم
ا/ت:امممممم آیییییی من خیلی گشنمه
جیمین:بیا بریم کافه منم گشنمه
ویو ا/ت : این پسره خیلی خاص بود اصلا نمیشد توصیفش کرد من به عشق در یک نگاه اعتقادی ندارم ولی این پسره که میگه اسمش جیمینه خیلی هاته،کیوته،سکسیه
اوففففففففففف خیلی پسر ژزابیه(جذابیه🙂)
ویو جیمین
ا/ت خیلی خوش اندامه اون لب های پفمکیش دلمو برده هر چی باشه خیلی بهتر از یوریه قیافه یوریو میبینم دوست دارم بالا بیارم ولی قیافه ا/تو میبینم چشام برق میزنه
خیلی کیوت،احساساتی ،خوش اندام و مهربونه اون لب هایش دلمو بردههههه امیدوارم اونم از من خوشش بیاد(عاصیصم تو از دل ا/ت خبری نداری که میبینتت غش می‌کنه🙂😂)
ا/ت: جیمیننننننننننننننننننن*داد*
جیمین:بلههههههه
ا/ت :کجایی سه ساعت صدات میکنم
جیمین:ببخشید
ا/ت: چرا داشتی به لب هام نگاه میکردی
جیمین:ه...هیچی
ا/ت: هوم .....عا خب من یه آیس موکا با خامه میخوام
جیمین:*پوکرفیس*عزیزم تو میگی گشنمه بعد موکا میخوای
ا/ت:حیحیحیحیحی......ارههههه
جیمین: باشه
گارسون : چی میل دارید
جیمین:یک آیس موکا با خامه و یک کیک شکلاتی
ا/ت : منم کیک شکلاتی موخواااام
جیمین:خب پس دوتا کیک شکلاتی بیارید ممنون خدافظ
گارسون:ا...آها خب باش....ببخشید چشمممممم*تو ذهنش *ایششششش خدافظ چیه
ا/ت:جیمین زشت نبود عزیزم گفتی خدافظ
جیمین:چه زشتی ای آخه
ا/ت:باش
*دو دقیقه بعد*
ا/ت:آییییییی چرا نمیارنننن
جیمین:اقاااااا چرا غذای ما رو نمیارید*داد*
گارسون :عااااا بفرمایید
ا/ت:وایییی آخ جوننننن
ویو جیمین
این دختره ی لعنتی چرا وقتی غذا میخوره اینقدر کیوت میشهههههه اوفففف فقط دوست دارم اوت لب هاشو ببوسمممم
ا/ت: جیمین چرا نمیخوری عزیزم
جیمین:چرا میخورم
ا/ت: به کجا نگاه می‌کنی
جیمین:به لب.....هیچی بخوریم غذا رو
ا/ت:بخوریم
(بعد از خوردن و حساب کردن)
ا/ت:جیمینا من باید برم خونه
جیمین:کجا تو امشب پیش من میمونی
ا/ت:آخه شوهرم میزنتم
جیمین:آه باشه
میخوای برسونمت
ا/ت:نه ممنون
جیمین:باشه خدافظ
ا/ت:خدافظ
ویو ا/ت
بعد چند دقیقه رسیدم خونه و صدای آه و ناله میومد
فهمیدم بازم هیونگ سو یه دختره رو آورده خونه
رفتم بالا که دیدم این دختره قیافه اش برام اشناس
شبیه اون دختر......
وای نه



سلوم کویوتا
امیدوارم تا اینجا خوشتون اومده باشه
و اینکه این پارت شرط مداره یعنی از این به بعد شرط نداره
بابای:)