سدللهالغالب

#أسَد_ُأللّٰهِ_الْغٰالِبْ
#علــــــــ(حی)ــــــــــی

من ز جمع زاهدان بیرون شدم
چون به پشت در رسیدم باز گفتم من علی اللهیم

#حـــــــــ(علی)ــــــــق
دیدگاه ها (۵)

#أسَد_ُأللّٰهِ_الْغٰالِبْ#علــــــــــــــــــی چون خدا جسمی...

#أسَدُ_أللّٰهِ_الْغٰالِبْ#علــــــــ(الله)ــــــــــی من خدا...

#أسَد_ُأللّٰهِ_الْغٰالِبْ#علــــــــ(هو)ــــــــــی شبی در ...

نامه محمد مهدوی فر به سید حسن نصراللهجناب آقای سید حسن نصرال...

با نوری که خورد تو صورتم بیدار شدم رفتم سرویس بهداشتی کارای ...

پارت هشتم رمان عشق اجباری

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط