برشی از کتاب
#برشی_از_کتاب
#دنیای_سوفی
یک وقت هزارپایی بود که به خوبی می توانست با هزارتا پای خود برقصد.وقتی به رقص می پرداخت تمام جانوران جنگل از هر سو به گرد او جمع می شدند تا رقص او را تحسین کنند؛همه،به استثنای یکی که ابدأ رقص هزارپا را دوست نداشت:یک لاک پشت... - خوب،لاک پشت حسود بوده است. - از خود می پرسید چکار کند تا هزارپا دیگر به رقص نپردازد.کافی نبود که همه جا اعلام کند که رقص هزارپا را دوست ندارد.و از طرفی نمی توانست ادعا کند که بهتر از هزارپا می رقصد،چنین ادعایی خنده آور بود.بنابراین به طرح یک نقشه شیطانی پرداخت. - خواهش می کنم زودتر بگو! - یک نامه به هزارپا نوشت به این مضمون:آه،ای هزارپای بی نظیر!من یکی از تحسین کنندگان بی قید و شرط رقص شماهستم.و می خواهم ازشما بپرسم چگونه به این رقص می پردازید و چه روشی بکار می برید.آیا اول پای 228را بلند می کنید و بعد پای شماره 59را؟یا رقص را ابتدا با بلند کردن پای شماره 499آغاز می کنید؟بی صبرانه در انتظار پاسخ شما هستم.با احترام تمام،لاک پشت. - خوب بعد! - هزار پا پس از دریافت نامه در این اندیشه فرو رفت که بداند واقعا هنگام رقصیدن چه می کند؟و کدام یک از پاهای خود را قبل از همه بلند می کند؟و بعد از آن کدام پا را؟به عقیده تو چه اتفاقی روی داد؟ - من گمان می کنم که هزار پا بعد از دریافت این نامه دیگر هرگز موفق به رقصیدن نشد. - آری،ماجرا به همین ترتیب پایان یافت. این مثال نشان می دهد که تعقل و تفکر چگونه می توانند بر نیروی تخیل مهار بزنند و بلند پروازی آن را مانع شوند.
#یوستین_گاردر
#دنیای_سوفی
یک وقت هزارپایی بود که به خوبی می توانست با هزارتا پای خود برقصد.وقتی به رقص می پرداخت تمام جانوران جنگل از هر سو به گرد او جمع می شدند تا رقص او را تحسین کنند؛همه،به استثنای یکی که ابدأ رقص هزارپا را دوست نداشت:یک لاک پشت... - خوب،لاک پشت حسود بوده است. - از خود می پرسید چکار کند تا هزارپا دیگر به رقص نپردازد.کافی نبود که همه جا اعلام کند که رقص هزارپا را دوست ندارد.و از طرفی نمی توانست ادعا کند که بهتر از هزارپا می رقصد،چنین ادعایی خنده آور بود.بنابراین به طرح یک نقشه شیطانی پرداخت. - خواهش می کنم زودتر بگو! - یک نامه به هزارپا نوشت به این مضمون:آه،ای هزارپای بی نظیر!من یکی از تحسین کنندگان بی قید و شرط رقص شماهستم.و می خواهم ازشما بپرسم چگونه به این رقص می پردازید و چه روشی بکار می برید.آیا اول پای 228را بلند می کنید و بعد پای شماره 59را؟یا رقص را ابتدا با بلند کردن پای شماره 499آغاز می کنید؟بی صبرانه در انتظار پاسخ شما هستم.با احترام تمام،لاک پشت. - خوب بعد! - هزار پا پس از دریافت نامه در این اندیشه فرو رفت که بداند واقعا هنگام رقصیدن چه می کند؟و کدام یک از پاهای خود را قبل از همه بلند می کند؟و بعد از آن کدام پا را؟به عقیده تو چه اتفاقی روی داد؟ - من گمان می کنم که هزار پا بعد از دریافت این نامه دیگر هرگز موفق به رقصیدن نشد. - آری،ماجرا به همین ترتیب پایان یافت. این مثال نشان می دهد که تعقل و تفکر چگونه می توانند بر نیروی تخیل مهار بزنند و بلند پروازی آن را مانع شوند.
#یوستین_گاردر
۱.۱k
۱۷ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.