چه انتخابی داشتیم

💎
چه انتخابی داشتیم؟
زیستن مثل درختی وسط دریاچه‌ی نمک، دور از همه، در ابتلایی مهیب به بیهودگی و بی‌حسی و با شوقی به دوری...

یا زیستن مثل ماهی سرخ کوچکی در تنگ بلور شلوغ بازارچه‌ی عید ، کسب لذت توجهی مقطعی و ستاره شدنی کوتاه و بعد فراموشی و زوال...

کسی یادمان نداد در راه‌رفتن‌های طولانی زمستانی، به خانه فکر کنیم تا از انجماد قلبمان جان به در ببریم...

کسی یادمان نداد لبها برای بوسیدنند و نه برای پرتاب عباراتی جان‌کاه...

کسی یادمان نداد نوازش را به تلاطم ترجیح بدهیم و در تمام توفان‌ها، چشم‌ ببندیم و به آبی آرام آسمان اردیبهشت فکر کنیم...

بقایای ما همین است دیگر.
همین تن‌های پوک میزبان ارواح هزارساله.
همین کلمات مبهم و میل محال دوباره نو شدن...

نسل نماز و خودکشی و گریه بر مزار باورها...

نسل جنون و تقلا و نرسیدن‌ها...

نسل آواره در بیابانی بزرگ به نام روابط...

نسلی که با دیدن بچه‌های اینترنت از ذوق بغض کرد و از بچه‌دارشدن چشم پوشید برای قطع زنجیره‌ی عذاب...

نسل دوگانه‌ی فقر و شرف...

ناامید نیستیم، نه.
خسته‌ایم ، بسیار خسته...
دیدگاه ها (۲۰)

☕ کسی که برای دوست داشتنش نیاز به داشتنش نداری، می تواند کش...

🌱 دلم می‌خواد یه‌بار دستامو بذارم دو طرف صورتت و بگم ای زخ...

💎 می‌دونی ، نامردیه که من اصلا نمی‌دونستم آخرین باره...اگه ...

💎 دلم این روزا خیلی هوای زیارت داره. باید پاشم برم اون جنگل...

دنیای دیگر

🌹اعوذبالله من الشیطان رجیم🌺☘🌼بِسْمِ ألله ألرحْمنِ ألرَحيمْأل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط