هفتمین عشق
هفتمین عشق
Part57
+که دیدم کوک نیست
کجا رفته پس
جونگگگگ کوکککککک (داد)
کجا رفته تو حموم هم که نیست
از دست این بشر آخر منو به کشتننن میده
رفتم پایین داشتم از پله ها میومدم پایین که سرم به چیز سفتی خوردم نزدیک بود بیوفتم
یهو دیدم کوک جلومه قبل اینکه بیوفته لباسو کشیدم اونم افتاد روم و باهم چشم تو چشم شدیم همینطور که روم بود نگام میکرد که یهو خاست بلند شه لیز خورد و لبامون به هم برخورد کرد
یهو هولش دادم
اهم
چیزه
چیزهههه جیا میخاد بیاد میخام برم فرودگاه اگه میخای بیاااا
من برم آماده شم(تمام حرفاش رو سریع گفت و رفت)
-وایسا چرا اینقدر سریع کجا میریییی
🌚اگه فکر کردی خیلی اتفاقی بوسیدمت یا افتادم روت سخت در اشتباهی است
من تو رو عاشق خودم میکنم و بعد بهت اعتراف میکنم
روای ات
پسره ی عوضی
خودمو انداختم رو تخت و مچاله شدم تو بالشت جیغ زدم
من که میدونم از قصد بوسیدیم پسره ی هول
ببین چیکارت کنم
در کمد رو باز کردم و باز ترین لباسی که میتونستم رو پوشیدم (میزارم عکسشو)
ببین چجوری حرصت میدم
یه آرایش ساده کردم جوری که معلوم نباشه آرایش کردم ولی یه رژ قرمزززززز زدم
واو چقدر دافم
رفتم پایین دیدم کوک تو پذیرایی نشسته
کوک میخای رانندگی کنی؟
- منتظر ات بودم که با صداش به خودم اومد سرمو چرخوندم پشمام ریخت
باورم نمیشه اینقدر خوشگله
ولی نباید کسی خوشگلیش رو ببینه اون فقط برا من
+دهنت رو ببند مگس میره داخل
-این چیه پوشیدی؟
#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
Part57
+که دیدم کوک نیست
کجا رفته پس
جونگگگگ کوکککککک (داد)
کجا رفته تو حموم هم که نیست
از دست این بشر آخر منو به کشتننن میده
رفتم پایین داشتم از پله ها میومدم پایین که سرم به چیز سفتی خوردم نزدیک بود بیوفتم
یهو دیدم کوک جلومه قبل اینکه بیوفته لباسو کشیدم اونم افتاد روم و باهم چشم تو چشم شدیم همینطور که روم بود نگام میکرد که یهو خاست بلند شه لیز خورد و لبامون به هم برخورد کرد
یهو هولش دادم
اهم
چیزه
چیزهههه جیا میخاد بیاد میخام برم فرودگاه اگه میخای بیاااا
من برم آماده شم(تمام حرفاش رو سریع گفت و رفت)
-وایسا چرا اینقدر سریع کجا میریییی
🌚اگه فکر کردی خیلی اتفاقی بوسیدمت یا افتادم روت سخت در اشتباهی است
من تو رو عاشق خودم میکنم و بعد بهت اعتراف میکنم
روای ات
پسره ی عوضی
خودمو انداختم رو تخت و مچاله شدم تو بالشت جیغ زدم
من که میدونم از قصد بوسیدیم پسره ی هول
ببین چیکارت کنم
در کمد رو باز کردم و باز ترین لباسی که میتونستم رو پوشیدم (میزارم عکسشو)
ببین چجوری حرصت میدم
یه آرایش ساده کردم جوری که معلوم نباشه آرایش کردم ولی یه رژ قرمزززززز زدم
واو چقدر دافم
رفتم پایین دیدم کوک تو پذیرایی نشسته
کوک میخای رانندگی کنی؟
- منتظر ات بودم که با صداش به خودم اومد سرمو چرخوندم پشمام ریخت
باورم نمیشه اینقدر خوشگله
ولی نباید کسی خوشگلیش رو ببینه اون فقط برا من
+دهنت رو ببند مگس میره داخل
-این چیه پوشیدی؟
#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
- ۳.۹k
- ۲۱ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط