هفتمین عشق
هفتمین عشق
Part55
+بعد چندتا بوق گوشیو برداشت
الو تهیونگ
تهیونگ:سلام ات خوبی
+مرسی به خوبی شما
میخواستم بگم که امروز محمونی گرفتم یکم حال و هوامون عوض شه هانا رو راضی کن بیاد امروز جیا هم داره میاد من از قبل همه چیو آماده کردم به کمک اعضا
تهیونگ :باشه ات
هانا با من نمیخاد نگران باشی
+باشه به یومی گفتم لباساتون بیاره دم در هتل ادرسو براش بفرست
تهیونگ :چشم ،کاری نداری
+نه ممنون
خدافظ
تهیونگ:باشه خدافظ
بعد قطع کردن گوشی هانا دو چشمی بهم نگاه میکرد
هانا:چی گفت؟
تهیونگ:هانا میخواستم راجب دیروز باهات صحبت کنم
هانا:نمیخام چیزی بشنوم
تهیونگ:ببین هانا
این کارت درست نیس تقصییر مامانت نبود بلکه تقصییر اون جؤن عوضی بوده لطفاً درکش کن اونم تنهاست
و کوک اونم مثل باباش نیست
جیا چی خودت مگه چند ماه باهاش زندگی نکردی؟
هانا:میفهمم ولی من به زمان نیاز دارم
تهیونگ:امشب ات محمونی گرفته و ما میریم باشه؟
هانا:باشه
تهیونگ:حالا بیا بغلم
هانا:خودت بیا
روای ات
+🗿 همه رو فرستادم خرید خودم موندم تنها تو خونه هیچ کاری هم ندارم انجام بدم کوکم مثل خرس خوابه
کارتم هم ندارم برم خرید الان چهههه گوهیییی بخورمممم
میرم دنبال جیا ولی کوک تنهاست
بزار بیدارش کنم
رفتم تو اتاق که بیدارش کنم که
#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
Part55
+بعد چندتا بوق گوشیو برداشت
الو تهیونگ
تهیونگ:سلام ات خوبی
+مرسی به خوبی شما
میخواستم بگم که امروز محمونی گرفتم یکم حال و هوامون عوض شه هانا رو راضی کن بیاد امروز جیا هم داره میاد من از قبل همه چیو آماده کردم به کمک اعضا
تهیونگ :باشه ات
هانا با من نمیخاد نگران باشی
+باشه به یومی گفتم لباساتون بیاره دم در هتل ادرسو براش بفرست
تهیونگ :چشم ،کاری نداری
+نه ممنون
خدافظ
تهیونگ:باشه خدافظ
بعد قطع کردن گوشی هانا دو چشمی بهم نگاه میکرد
هانا:چی گفت؟
تهیونگ:هانا میخواستم راجب دیروز باهات صحبت کنم
هانا:نمیخام چیزی بشنوم
تهیونگ:ببین هانا
این کارت درست نیس تقصییر مامانت نبود بلکه تقصییر اون جؤن عوضی بوده لطفاً درکش کن اونم تنهاست
و کوک اونم مثل باباش نیست
جیا چی خودت مگه چند ماه باهاش زندگی نکردی؟
هانا:میفهمم ولی من به زمان نیاز دارم
تهیونگ:امشب ات محمونی گرفته و ما میریم باشه؟
هانا:باشه
تهیونگ:حالا بیا بغلم
هانا:خودت بیا
روای ات
+🗿 همه رو فرستادم خرید خودم موندم تنها تو خونه هیچ کاری هم ندارم انجام بدم کوکم مثل خرس خوابه
کارتم هم ندارم برم خرید الان چهههه گوهیییی بخورمممم
میرم دنبال جیا ولی کوک تنهاست
بزار بیدارش کنم
رفتم تو اتاق که بیدارش کنم که
#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
- ۳.۷k
- ۲۱ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط