پارت سوم

پارت سوم

*دو روز بعد*
+ات بخدا من خوبم
_خوب نیستی هنوز سرفه میکنی
+ات زن خوشگلم بزار برم شرکت کارام عقب افتاده
٫اوما بژار بابایی بره برای منم بشتنی بگیره
*و اینگونه شد هر جفتشون از خنده جر خوردن*
٫منو مشخره کلدی
+نه نه نه میرم الان بستی هم میگیرم واست*سریع رفت بیرون*
_وایسا ببینم
+شب زود میام

و این خانواده تا آخر عمر باهم به خوبی و خوشی زندگی کردن
دیدگاه ها (۵)

پارت اول_ساعت 7 و 30 دقیقه صبح_با درد بیدار شدی، با همسرت رو...

پارت دومدکی:خیلی خب... برید رو تخت دراز بکشیداروم بلند شدی و...

پارت دوم2بعد از چند دقیقه که یجی خوابید دیدم جونگ کوک هم خوا...

#درخواستی پارت اول+*عطسه*علامت دخترتون:٫اسمش:یجی٫اپا سلما خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط