پارت

#پارت13
شیطونکِ بابا🥺💜

وای آخه این وقت شب موقعه تصویری حرف زدنه؟؟ هووففف . دلم نمیخواست جواب بدم چون تو شرایط نامناسبی بودم و لباسم خیلی باز بود

اما چون کرم داشتم و دلم میخواست ببینمش تماسو برقرار کردم

افراز تو حاله ای از نور بنفش بود و مثل سری قبلی پیراهن نپوشیده بود ، یعنی این تو خونه همش اینجوری میگرده؟؟ جلل الخالق

+ سلام

بیا اینم چسخل مسقله مثل اینکه ، خب همین الان بهم سلام گفتی تو چت چند بار سلام میدی آخه؟؟

سلام آرومی بهش کردم چون میترسیدم مامان بشنوه و خشتکمو بکشه سرم

+ نخوابیدی!!!

نه داداش خوابیدم اینم روحمه که داره باهات صحبت میکنه!! به مولا که این به جای عقل تو مخش گچه

راست میگن پسر هرچی هیکلی تر معزشم کوچیک تر ، البته این جمله رو از خودم درآوردم اما به هرحال که راسته

_هوممممم نه خوابم‌ نمیبرد

ولی مثل سگ دروغ میگفتم چون از خستگی درحال پاره شدن بودم

+ اگه اینجا بودی ماساژت میدادم بخوابی

وا این چرا برعکسه؟؟ مگه زنا نباید ماساژ بدن؟؟ بسم الله

از حرفش خجالت کشیدم و احساس میکردم گونه هام سرخ شدن...
وای یعنی افراز و من..... استغرالله....خدایا توبه

+ لپاشو.....
چه قرمز شدن

_ اوهوم
دیدگاه ها (۹)

#پارت14شیطونکِ بابا🥺💜_ اوهوم+چشمات قرمزه ، خوابت میاد؟؟_ نه ...

#پارت15شیطونکِ بابا🥺💜وا اینم که به خودش شک داره ، دو کلوم حر...

#پارت12شیطونکِ بابا🥺💜یک ساعت بعد بابا اومد و بعد از اینکه شا...

غنچه خانوم کیوتمون✨🎀

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط