پارت پانزده
پارت پانزده
و کوک ا.تو برد توی اتاق و چسبوند به دیوار ا.ت قلبش داشت میومد تو دهنش چون اون کوکو دوس داشت
کوک دم گوش ا.ت به یه صدای بم گفت
کوک، من دیگه تحمل ندارم تو چی داری که انقد دوست دارم انقد مجذوبت شدم
ا.ت ، کوک ولم کن (خیلی یواش و با لحن آروم و خونسرد )
کوک، تو منو پس نمیزنی و تهیونگو چرا پس دیدی توهم مثل منی که حرف کوک با بوسه ای که ا.ت داشت رو لباش میزاشت نصفه موند
کوک ویو
چی این این منو داره می بوسه
بعد چند مین از هم جدا میشن و کوک
کوک , اینو یه نظر متقابل در نظر بگیرم
ا.ت، خودت چی فکر میکنی
کوک، خوبه پس
و ا.تو میندازه رو تخت و روش خیمه میزنه و شروع میکنه به بوسیدن ا.ت و ا.ت هم همکاری میکنه
دوستان یه چند نفر درخواست اسمات دادن ری گیری میکنیم تا ساعت چهار امروز هرکی نظرشو بگه
🍷
و کوک ا.تو برد توی اتاق و چسبوند به دیوار ا.ت قلبش داشت میومد تو دهنش چون اون کوکو دوس داشت
کوک دم گوش ا.ت به یه صدای بم گفت
کوک، من دیگه تحمل ندارم تو چی داری که انقد دوست دارم انقد مجذوبت شدم
ا.ت ، کوک ولم کن (خیلی یواش و با لحن آروم و خونسرد )
کوک، تو منو پس نمیزنی و تهیونگو چرا پس دیدی توهم مثل منی که حرف کوک با بوسه ای که ا.ت داشت رو لباش میزاشت نصفه موند
کوک ویو
چی این این منو داره می بوسه
بعد چند مین از هم جدا میشن و کوک
کوک , اینو یه نظر متقابل در نظر بگیرم
ا.ت، خودت چی فکر میکنی
کوک، خوبه پس
و ا.تو میندازه رو تخت و روش خیمه میزنه و شروع میکنه به بوسیدن ا.ت و ا.ت هم همکاری میکنه
دوستان یه چند نفر درخواست اسمات دادن ری گیری میکنیم تا ساعت چهار امروز هرکی نظرشو بگه
🍷
۵.۸k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.