اسم بچه ها
اسم بچه ها
لیام لیانا (بچه کوک و رونا)
آوین بچه (تهیونگ و هانا)
علامت ها
لیام#
لیانا ٪
آوین =
سرنوشت متصل 2
Part 2
ویو هانا
الان چند سال از اون مهمونی و اخرین دیدار من با رونا میگذره بعد از اون دیگهه نتونستیم پیداش کنیم انگار اب شده رفته تو زمین بعد اینکه رونا رفت و پشت سرشم نگاه نکرد کوک دیگه ادم سابق نبود سرد مثل یخ و خشک مثل چوب هیچ انگیزه ای نداشت اگر هم داشت متعلق به رونا بود دلم براش تنگ شدههه رونا کجایی اخه دختر چرا اینقدر زود قل تو شکستی؟
فلش بک به قبل از مهمونی
~ هعیی دختر منو کشوندی اوردی پاساژ چه غلطی کنیم وقتی همش پرو میکنی و نمیخری؟ 😑
+ برای مهمونی امشب😉
~ مهمونی؟ مناسبت چیه اونوقت؟؟
+ مناسبت چی؟ مگه مناسبت میخواد (پوزخنده)
~ من تورو میشناسم بدون هیچ دلیل کاری نمیکنی بگوووووووو وگرنه تا شب رو مخت میرم
+ باشه بابا😒 تبریک میگم خاله شدی🤗
~ جاننننننننننن (دهنش بازه)
+ ببند مگس میره هااا (خنده بلند)
~ دختر با ابن خبرت تو شوکممممم چی میگی عرررر(ذوق)
کوک میدونه؟
+ نهههه اصلاااا امشب بهش میگم بعد مهمونی 😁
~ حالااااا جنسیتتتتتت چیهههه
+ کی تو هفته های اول میفهمه جنسیت جنین چیه اخههههه هاناااا عقل از سرت پریده هااا
~ مگه میشه کسی دوست تو باشه و عقل از سرش نره(زیر لب)
+ شنیدمااااا (ناراحت چشم قره)
~ کصکششششش شوخی کردممممممم بعد این مدت این خبر خیلی حالم و خوب کرددددد دخترررر
+باشه حالا 😁 اوه دختر اون لباس سفیده چقدر خوشگلهههههههههههه همین و ور میدارمممم
~ ارههه خیلی خوشگله پس منم اون لباس قهوه ای رو ور میدارم خیلی نازه😍
(عکسش و میزارم)
فلش بک تو ماشین بعد خرید
~ رسیدیممم
+ مرسی عشقم دستت درد نکنه
*دستش رو در گذاشت تا بره هانا دستشو گرفت و رونا برگشت سمتش
+ چیزی میخوای بگی خاله جون؟( خنده)
~ میخوام یه قولی بهم بدی مادر سلیطه (لبخند تلخ)
+ چیشده داری نگرانم میکنی
~ قل بده هرچی شد هر اتفاقی که افتاد ازم جدا نشی و فراموشم نکنی؟ قل بده هیچوقتتتت ترکم نکنی من جز تو و تهیونگ کسی دیگه ای ندارم
+ منظورت چیه؟ چه اتفاقی قراره بیوفته هانا؟
~ هیچی فقط ته دلم داره میلرزه حس میکنم قراره یه اتفاقی بیوفته و ترکم کنی
+ هانا هیچ اتفاقی نمیوفته قرار نیست ترکت کنم اینو قول میدممم
~ بیا بغلم
+🫂
فلش بک به زمان حال
چیشد پس؟ قول داده بودی که (گریه شدید)
قول داده بودی که لعنتیییی (داد گریه)
کجایی اخه دختر
( از شدت گریه اروم گفت و دستش رو قلبش)
نویسنده
https://wisgoon.com/helena157
#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
لیام لیانا (بچه کوک و رونا)
آوین بچه (تهیونگ و هانا)
علامت ها
لیام#
لیانا ٪
آوین =
سرنوشت متصل 2
Part 2
ویو هانا
الان چند سال از اون مهمونی و اخرین دیدار من با رونا میگذره بعد از اون دیگهه نتونستیم پیداش کنیم انگار اب شده رفته تو زمین بعد اینکه رونا رفت و پشت سرشم نگاه نکرد کوک دیگه ادم سابق نبود سرد مثل یخ و خشک مثل چوب هیچ انگیزه ای نداشت اگر هم داشت متعلق به رونا بود دلم براش تنگ شدههه رونا کجایی اخه دختر چرا اینقدر زود قل تو شکستی؟
فلش بک به قبل از مهمونی
~ هعیی دختر منو کشوندی اوردی پاساژ چه غلطی کنیم وقتی همش پرو میکنی و نمیخری؟ 😑
+ برای مهمونی امشب😉
~ مهمونی؟ مناسبت چیه اونوقت؟؟
+ مناسبت چی؟ مگه مناسبت میخواد (پوزخنده)
~ من تورو میشناسم بدون هیچ دلیل کاری نمیکنی بگوووووووو وگرنه تا شب رو مخت میرم
+ باشه بابا😒 تبریک میگم خاله شدی🤗
~ جاننننننننننن (دهنش بازه)
+ ببند مگس میره هااا (خنده بلند)
~ دختر با ابن خبرت تو شوکممممم چی میگی عرررر(ذوق)
کوک میدونه؟
+ نهههه اصلاااا امشب بهش میگم بعد مهمونی 😁
~ حالااااا جنسیتتتتتت چیهههه
+ کی تو هفته های اول میفهمه جنسیت جنین چیه اخههههه هاناااا عقل از سرت پریده هااا
~ مگه میشه کسی دوست تو باشه و عقل از سرش نره(زیر لب)
+ شنیدمااااا (ناراحت چشم قره)
~ کصکششششش شوخی کردممممممم بعد این مدت این خبر خیلی حالم و خوب کرددددد دخترررر
+باشه حالا 😁 اوه دختر اون لباس سفیده چقدر خوشگلهههههههههههه همین و ور میدارمممم
~ ارههه خیلی خوشگله پس منم اون لباس قهوه ای رو ور میدارم خیلی نازه😍
(عکسش و میزارم)
فلش بک تو ماشین بعد خرید
~ رسیدیممم
+ مرسی عشقم دستت درد نکنه
*دستش رو در گذاشت تا بره هانا دستشو گرفت و رونا برگشت سمتش
+ چیزی میخوای بگی خاله جون؟( خنده)
~ میخوام یه قولی بهم بدی مادر سلیطه (لبخند تلخ)
+ چیشده داری نگرانم میکنی
~ قل بده هرچی شد هر اتفاقی که افتاد ازم جدا نشی و فراموشم نکنی؟ قل بده هیچوقتتتت ترکم نکنی من جز تو و تهیونگ کسی دیگه ای ندارم
+ منظورت چیه؟ چه اتفاقی قراره بیوفته هانا؟
~ هیچی فقط ته دلم داره میلرزه حس میکنم قراره یه اتفاقی بیوفته و ترکم کنی
+ هانا هیچ اتفاقی نمیوفته قرار نیست ترکت کنم اینو قول میدممم
~ بیا بغلم
+🫂
فلش بک به زمان حال
چیشد پس؟ قول داده بودی که (گریه شدید)
قول داده بودی که لعنتیییی (داد گریه)
کجایی اخه دختر
( از شدت گریه اروم گفت و دستش رو قلبش)
نویسنده
https://wisgoon.com/helena157
#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
- ۷.۲k
- ۱۹ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط