رنگ ها رنگ خزان است بیا برگردیم

رنگ ها رنگ خزان است بیا برگردیم
این سفر بار گران است بیا برگردیم

صحبت از جایزه و ملک ری و گندم بود
خواهرت دل نگران است بیا برگردیم

چشم شوری به علی اکبرتان خیره شده
قصه ی مرگ جوان است بیا برگردیم

صحبت از دیده ی دریایی عباس شده
تیرها بین کمان است بیا برگردیم

ساربان خیره شده بر خَم انگشتری ات
خنجرش نقره نشان است بیا برگردیم

خواب دیدم که سرت بر سر خاک افتاده
رنگ این خاک همان است بیا برگردیم

یک طرف این همه زن در طرف دیگر جنگ
لشگری چشم چران است بیا برگردیم

#علی_اشتری
#درعزایت
#شب_دوم
#ورودبه_کربلا
دیدگاه ها (۴)

شوق دیدار، توانِ سفرم بخشیدهیاد دلدار، امیدِ دِگرم بخشیدهشد ...

پا برهنه شد و به میدان زدداد میزد عمو رسیدم مندست من هست پس ...

تترون های ژاپنیعطرهای فرانسویبرنجهای پاکستانیچای های هندیدر ...

بعد تو ضرب المثل شد که" دختران بابایی اند"جان عالم به فدای د...

#سنگدل part 26با صدای خدمتکار ها از خواب بیدار شد اطرافش را ...

عشق به جنون رسیده است...part¹درد داره...وقتی به اتفاق هایی ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط