خودم بزرگت میکنم
خودم بزرگت میکنم
پارت :۵
ا.ت. با سر درد شدیدی چشمامو باز کردم داخل یه اتاق با تم مشکی بودم دور ورمو نگاه کردم داخل یه کمد که کامل همش ویسکی شامپاین سراب بود با درای شیشه ای
یاد یونا افتادم یونا کجاس 😰
بلند شودم رفتم دست جیره کشیدم ولی باز نشد قفل بود با نام میکوبیدم به در
ا.ت. این در کوفتیووو باز کنیننن (جیغ)
این فاکی رو باز کنین
یوناااا صدامو میشنویییی (داد)
داشتم داد میزدم که صدای پا آمد که انگار یه می داشت به در نزدیک میشود ترسیدم رفتم عقب
صدای کلید که داخل قفل میپیچید به ترسم اضافه میکرد (تا الان داشت سلیطه بازی درمیاورد)🤣🤣
در باز قد قامت یه نفر پیدا شد
وایییی این همون مافیاس آمد داخل در بست داشت میومد نزدیک من
میرفتم عقب تا اینکه خوردم قد دیوار
کوک. های بیبی
دستاشو کنارم قفل کرد سرشو کرد تو گردنم قلبم داشت از ترس میومد تو دهنم آروم
داشتم موهامو بو میکرد واییی نفسای داغش به گردنم میخورد که نور مورم میشد
تمام جرعتی که داشتم و جمع کردمو حلش دادم ولی تکون نخورد
کوک.بیبه شیطونم شب مال خودم میشی پس اگه دوست نداری به تنبیهات اضافه بشه آروم باش (خنده شَیطانی میکنه 😂)
ا.ت. تو ک...کی هستی (با ترس)
کوک. اووو خودم معرفی نکردم لیدی من جونگ کوک جئون جونگ کوک
ا.ت. یو..یونا کجاس؟ (داد ولی باز با ترس )
کوک. هیش آروم باش ازم نترس (پوزخند)
ا.ت. جوا..ب منو بده یونا کجاس ؟
کوک. آها اون دخترو میگی پس اسمش یوناعه پیش تهیونگه
ا.ت. تهیونگ کیه هااا ؟
کوک. هیشش بیبی خیلی سوال میکنی بیا بریم بیرون
ا.ت.من باتو هیجان نمیام بزور دستمو گرفت محکم فشار داد که از درد صورتم جمع شد دنبال خودش کشید ..... و
شرطا
۱۴ لایک
۳۳ کامنت
گایز سعی میکنم روزی سه پارت بزارم 😁😁
پارت :۵
ا.ت. با سر درد شدیدی چشمامو باز کردم داخل یه اتاق با تم مشکی بودم دور ورمو نگاه کردم داخل یه کمد که کامل همش ویسکی شامپاین سراب بود با درای شیشه ای
یاد یونا افتادم یونا کجاس 😰
بلند شودم رفتم دست جیره کشیدم ولی باز نشد قفل بود با نام میکوبیدم به در
ا.ت. این در کوفتیووو باز کنیننن (جیغ)
این فاکی رو باز کنین
یوناااا صدامو میشنویییی (داد)
داشتم داد میزدم که صدای پا آمد که انگار یه می داشت به در نزدیک میشود ترسیدم رفتم عقب
صدای کلید که داخل قفل میپیچید به ترسم اضافه میکرد (تا الان داشت سلیطه بازی درمیاورد)🤣🤣
در باز قد قامت یه نفر پیدا شد
وایییی این همون مافیاس آمد داخل در بست داشت میومد نزدیک من
میرفتم عقب تا اینکه خوردم قد دیوار
کوک. های بیبی
دستاشو کنارم قفل کرد سرشو کرد تو گردنم قلبم داشت از ترس میومد تو دهنم آروم
داشتم موهامو بو میکرد واییی نفسای داغش به گردنم میخورد که نور مورم میشد
تمام جرعتی که داشتم و جمع کردمو حلش دادم ولی تکون نخورد
کوک.بیبه شیطونم شب مال خودم میشی پس اگه دوست نداری به تنبیهات اضافه بشه آروم باش (خنده شَیطانی میکنه 😂)
ا.ت. تو ک...کی هستی (با ترس)
کوک. اووو خودم معرفی نکردم لیدی من جونگ کوک جئون جونگ کوک
ا.ت. یو..یونا کجاس؟ (داد ولی باز با ترس )
کوک. هیش آروم باش ازم نترس (پوزخند)
ا.ت. جوا..ب منو بده یونا کجاس ؟
کوک. آها اون دخترو میگی پس اسمش یوناعه پیش تهیونگه
ا.ت. تهیونگ کیه هااا ؟
کوک. هیشش بیبی خیلی سوال میکنی بیا بریم بیرون
ا.ت.من باتو هیجان نمیام بزور دستمو گرفت محکم فشار داد که از درد صورتم جمع شد دنبال خودش کشید ..... و
شرطا
۱۴ لایک
۳۳ کامنت
گایز سعی میکنم روزی سه پارت بزارم 😁😁
۱۳.۰k
۱۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.