Diamond or love
part=۸
ویو ایون
تا اینکه من رو به سمت سرویس مردونه برد !!
ایون :تو خیلی احمقی !؛
کوک : ساکت شو تا الان هم برات آسون گرفتم (عصبی ،نسبتا بلند)
ایون :برو بابا
کوک :هه(پوزخند ترسناک)باشه برو !!
ویو ایون
خیلی تعجب کردم یعنی میزارم برم صدرصد نه این یه نقشه دارع!!
به سمت در خروجی رفتم و نرسا رو دیدم یکم نگران اومد جلوم
نرسا : هعی حواست کجاست خوبی !؟
ایون : ارع مهمونی تموم شدع بیا بریم
بعد اون کوک از اونجا در اومد و به سمت اون دستیارش که اسمش نامجون بود رفت نرسا و نامجون یه جوری همو نگاه میکردن انگار یطلب دارن از هم .
کوک ویو
به سمت اون دختره که نامی میگفت اسمش ایون بود رفتم
کوک :خداحافظ کوچولو شب خوب بخابی(نیشخند ترسناک )
ایون :ب یاهمیت بهش رفتم سمت ماشین باید فلش رو همین امشب ببینم !!
شب بخیر ♡
ویو ایون
تا اینکه من رو به سمت سرویس مردونه برد !!
ایون :تو خیلی احمقی !؛
کوک : ساکت شو تا الان هم برات آسون گرفتم (عصبی ،نسبتا بلند)
ایون :برو بابا
کوک :هه(پوزخند ترسناک)باشه برو !!
ویو ایون
خیلی تعجب کردم یعنی میزارم برم صدرصد نه این یه نقشه دارع!!
به سمت در خروجی رفتم و نرسا رو دیدم یکم نگران اومد جلوم
نرسا : هعی حواست کجاست خوبی !؟
ایون : ارع مهمونی تموم شدع بیا بریم
بعد اون کوک از اونجا در اومد و به سمت اون دستیارش که اسمش نامجون بود رفت نرسا و نامجون یه جوری همو نگاه میکردن انگار یطلب دارن از هم .
کوک ویو
به سمت اون دختره که نامی میگفت اسمش ایون بود رفتم
کوک :خداحافظ کوچولو شب خوب بخابی(نیشخند ترسناک )
ایون :ب یاهمیت بهش رفتم سمت ماشین باید فلش رو همین امشب ببینم !!
شب بخیر ♡
- ۹.۴k
- ۲۴ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط