MaahBanafsham

#Maah_Banafsham

#part88
‌+اها
_بزار زنگ بزنم غذا بیارن،چی میخوری؟؟
+هرچی تو بخوری
شیطون نگاهش کردم
_من میخوام ترو بخورم
+خیلی بی حیایی
خندیدم بهش و پیشونیش رو بوسیدم
_دیانا یچیو میدونستی؟
+نه چیو؟؟
_خیلی خوش مزه ای
اول نگرفت چی گفتم
بعد که یکم نگاهش کردم کامل فهمید
جیغی کشیدو خواست از بغلم بیاد بیرون که نزاشتم
_کجا با این عجله
+ارسلان،ولم کن درد دارم(بغض)
_دیانا عشقم چرا بغض کردی،خواستم ببوسمت همین
با این حرفم سرشو نزدیک صورتم ل‍.ب‍.ا.ش‍.و گذاشت رو ل‍.ب‍.ام
نمیدونم چقدر گذشته بود که نفص کم اورد
_شیطون شدیا
+دیگه دیگه(لبخند)
لیسی به ل‍.ب‍.ش زدم
و گوشیمو گرفتم برا خودم ویگن سفارش دادم و برا دیانا جوجه
گفت تا یکساعت دیگه میاره
زنگ زدم مهراب
سه بوق خورد که جواب داد
=جان
_دادش
=جونم؟
_کی میای بریم اتلمو باز کنیم،بخدا داره میره رو مخم دیانام نمیزاره باز کنم
=ارسلان
_جان
=زنگ زدم دکترت،گفت هفته بعد بیاین
_چراااا
=گفت با یکی دیگه اشتباهت گرفته بود،الان زوده برا باز کردن
_لعنت بهشون
=حالا حرص نخور،زود میگذره
_باش
=من ساعت 6 میام پیشت
_بیا داداش
=میبینمت
_مراقب خودت باش،خدافظ
=خدافظ
تلفنو قط کردم که دیدم هنوز دیانا دراز کشید
_چرا پا نمیشی؟؟
+خودتو ببین
_خب؟!
+الان رو منی
_اها
رفتم بغل دستش دراز کشید که یهو دیدم جیغ کشید
_چیههههه
+نگام نکن لختم
_نگران نباش دیشب کل ب‍.د.ن‍.ت‍.و دیدم
+ارسلاننننن(جیغ)
_چیه خب حق ندارم زنمو ببینم
با این حرفم چشماش برق زد
+خیلی بی حیایی یادت باشه
_همچین میگه انگار لخت رفیقشو دیدم
که یهو موهامو کشید
+تو غلط میکنی لخت کسیو ببینی؟
_حتی اکسم(با خنده)
موهامو ول میدونستم باهام چص کرده....
دیدگاه ها (۰)

#Maah_Banafsham ‌#part89‌یکم از من فاصله گرفت و تو خودش جم ش...

#Maah_Banafsham ‌#part90‌رفتم پایین و درو باز کردمکه محراب ا...

#Maah_Banafsham ‌#part87‌صبح با احساس خفگی پاشدم که دیدم ارس...

#Maah_Banafsham ‌#part86‌همینجوری داشتم س‍.ی‍.ن‍.ه هاشو میخو...

پارت هفدهمگوشیم دارع زنگ میزنه الو؟اونیکس:سلام خوبی تا فهمید...

چند پارتی جونگکوک🐰عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط