قبول

قبول..!
من دل بریدم؛
تو راست میگویی...
حق با شماست اصلا!
عزیز جان!
شما پای همه ی قول و قرارها بودی!
بهترین بودی...
از سر ما زیادی بودی!
راست میگویی به خدا!
ما کجا و شما کجا...

اما...

تو را جان مادرت شبها راحت میخوابی؟
دل دردی،وجدان دردی، چیزی...
خدای نکرده آزارت نمی دهد که ان شا الله!؟
دردت به سرم،
تصدقت،
اگر شبی، نیمه شبی، از خواب ناز پریدی
و از آن دردها به سراغت آمد...
حتم بدان شام سنگین خورده ای!
و گرنه ما کجا و شما کجا؟
دیدگاه ها (۱)

این اواخر همیشه وسط دعوا میون اون همه تشویشو شلوغی فقط یه جم...

‍ کاش پیر تر بودماین خستگی کشنده بی دلیل رامی سپردم به خوابی...

دلم پر می ‏زند امشب برای حضرت باقر, که گویم شرحی از وصف و ثن...

از تاریخِ عکس هامان بیرون بیاپای آغوشِ من در میا‌‌ن استشعری ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط