از تاریخ عکس هامان بیرون بیا

از تاریخِ عکس هامان بیرون بیا
پای آغوشِ من در میا‌‌ن است
شعری
نوازشی
یک استکان چای
یا هر چیزی
هر چیزی که پنجره‌های بسته را باز کند
هر چیز که خاطره ی عشق را
در گوشه گوشه‌ ی خانه زنده کند
دل باران می‌‌خواهد
و شانه‌های پر اعتماد

از تاریخِ عکس هامان بیرون بیا
تا بهارِ آینده این دل زنده نیست
همه می‌‌دانند
بی‌ عشق
نبضِ شاعر، کند می‌‌زند

#نیکی‌_فیروزکوهی


#دلنوشته_های_کوچه_پشتی
https://telegram.me/joinchat/BYIBETypQYYlvvnrZeAdZA
دیدگاه ها (۳)

دلم پر می ‏زند امشب برای حضرت باقر, که گویم شرحی از وصف و ثن...

قبول..!من دل بریدم؛تو راست میگویی...حق با شماست اصلا!عزیز جا...

یادت هست؟همیشه میگفتیاخر یک روز یک عالمه از این"خرمایی هایِ ...

گلدان کوچکی برایم خرید.نمیدانم چرا،اما خیلی گشت تا آن چیزی ک...

🔸خیابان های غزه و استخوان اجساد شهدایی که از زیر خاک بیرون ز...

🗯خیابان های غزه و استخوان اجساد شهدایی که از زیر خاک بیرون ز...

عاشقانه های شبنم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط