جیمینععععععععع پاشیدددد گمشیددد بیروننننن

جیمین:ععععععععع پاشیدددد گمشیددد بیروننننن

اوک اوک ببخشید
به کوک نگاه کردم
خاکتو سر ننگت کنن

کوک بلند شدو و دستی به موهاش کشید یه نگا بهم کرد و پوزخند زد

مرتیکه ک°صخل...
دمپایی های جیمینو که تو اتاق بود برداشتم و سریع که اونارو دید در رفت
دمپایی رو گذاشتم زمین و از اتاق رفتم بیرون
چپو راستمو نگا کردم و کوک نبود
رفتم تو اتاقم و لباسامو عوض کردم میکاپم رو پاک کردم و رفتم تو اشپز خونه داشتم قهوه میرختم که هوپی از طبقه بالا داد زد

هوپی: یهههه خبررررر خوبببببب

از پله ها بدو بدو پایین اومد و فقط منو و نامجون بودیم که طبقه پایین بودیم

چیشده؟(یه قلپ از قهوه خوردم)

هوپی: کیپاپ پارتیی گرفتنن

قهوه رو گذاشتم رو میز*
دوباره میریم میبینم کیپاپ پارتی نیست یه کلاب سادس

هوپی: گوشیتو چک کن برای همه دعوت نامه فرست...

جیمین از طبقه بالا داد زد: هوووووو پارتیییی

نامجون: جیمین برا تو هم دعوت نامه فرستادن؟

جیمین: اره

نامجون: پس واقعا خیلی ها دعوت شدن

جین از درِ بیرون بدو بدو اومد تو و رو زانو هاش سر خورد

جین: بریددد کنارررررر ورد واید هندساممم وارددد میشودددد

همین جوری صحبت میکردن و من گفتم:
برای چه ساعتیه

جیمین: فردا شب

او شتتت
بدو بدو از پله ها بالا رفتم و رفتم تو اتاقم
و به جینا زنگ زدم که بیاد بعد ۲۰ مین بالاخره رسید و شروع کردیم یه انتخاب لباس و مدل و مو میکاپم

شب*
با جینا نشسته بودیم تو اتاقم که کوک بدون اینکه نگاه اومد تو اتاق

کوک: پیشییی خوشگ...

جینا: خوشگ؟

کوک: جینا... تو هم اینجایی...چه عالی

جینا: با این حرفات بیشتر حس بد گرفتم که اینجام
حالا قضیه پیشییی خوشگلم چیه؟

مگه گفت خوشگلم؟
خودشو به نفهمیت میزنه*


جینا: بالاخره به هم اعتراف کردین؟

کوک:بله؟ چجوری اخه...

جینا از روی تخت بلند شد و لباسشو درست کرد و به سمت در رفت
ضایس داشتید باهم لاس میزدید

خشکم زده بود و چیزی نمیگفتم
جینا درو باز کرد...

میدونم خیلی وقته پارت نذاشتم چون امتحان دارم اصلا دهنم سرویس شده

شرط: ۱0 لایک
15 کامنت
دیدگاه ها (۲۳)

دوزستان تا چند وقت نبودم و نیستمبعدا شاید برگشتم *حتمی نیست ...

افسردگی مزمن گرفتم از اینکه اونیکی پیجم پریده.همچی از فیک هم...

غافل از اینکه جیمین داره مارو نگا میکنه کیسه هاش از دستش میو...

میدونم دیر به دیر و کم پارت میزارم ولی درسا تا دهنمو سرویس ن...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟓عشق مافیاویو بورامبا جیمین رفتم خونش فردا باید میرفتم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط