پارت ۱۰ عشق در نفرت
رفتمو کنارش دراز کشیدم میخواستم از پشت بغلش کنم ولی غرورم نمیزاشت دستمو دراز کردمو رو موهاش کشیدم که یهو برگشت فکر کردم بیدار براهمین خودمو زدم به خواب ولی فهمیدم بیدار نشده چشمامو باز کردم به صورتش نگاه کردم صورت بی نقص و زیبا اما من بخواطر حوس ازش خوشم میاد نیشخندی زدمو خوابیدم
صبح وقتی از خواب بیدار شدم دیدم ا/ت بیدار شده پاشدمو رفتم سرو صورتمو شستم رفتم پایین دیدم ا/ت صبحونه درست کرده
من :خانمی افرین مهربون شدی
ا/ت: من مهربون نشدم همش بخاطر پردمه اینو اویزه ی گوشت کن عوضی......... اممم کوک میشه برم خونه ی خودمون
من:نه
ا/ت:چرا برای عروسی هم دعوتشون نکردی هق چرا هق
من:خانمی گریه نکن گفتم که نمیشه
ا/ت: هق چراااااا هق میدونی الان یه هفتس ندیدمشون نه پدرمو نه مادرمو هق هق من هق م..میرم اره میرم
خواست بره تو اتاق دستشو کشیدمو
من:کجاااااااا
ا/ت:ولم کن عوضی هق
من:خانمیییی زیاده روی نکن
ا/ت :و..لم کن اه
خواست دستشو از دستم بکشه نزاشتم کشیدم طرف خودمو یه سیلی بهش زدم
ا/ت:جیغغغغغغ
من:مگه نگفتم نمیری(باداد)
دینگ دینگ (صدای زنگ در)
من:خانمی برو ببین کیه اشکاتوهم پاک کن
بابای تا پارت بعدی 😘
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن
صبح وقتی از خواب بیدار شدم دیدم ا/ت بیدار شده پاشدمو رفتم سرو صورتمو شستم رفتم پایین دیدم ا/ت صبحونه درست کرده
من :خانمی افرین مهربون شدی
ا/ت: من مهربون نشدم همش بخاطر پردمه اینو اویزه ی گوشت کن عوضی......... اممم کوک میشه برم خونه ی خودمون
من:نه
ا/ت:چرا برای عروسی هم دعوتشون نکردی هق چرا هق
من:خانمی گریه نکن گفتم که نمیشه
ا/ت: هق چراااااا هق میدونی الان یه هفتس ندیدمشون نه پدرمو نه مادرمو هق هق من هق م..میرم اره میرم
خواست بره تو اتاق دستشو کشیدمو
من:کجاااااااا
ا/ت:ولم کن عوضی هق
من:خانمیییی زیاده روی نکن
ا/ت :و..لم کن اه
خواست دستشو از دستم بکشه نزاشتم کشیدم طرف خودمو یه سیلی بهش زدم
ا/ت:جیغغغغغغ
من:مگه نگفتم نمیری(باداد)
دینگ دینگ (صدای زنگ در)
من:خانمی برو ببین کیه اشکاتوهم پاک کن
بابای تا پارت بعدی 😘
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن
۷۵.۰k
۰۲ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.