سناریو

وقتی صبح پاشدی میبینی اونا دارن برات صبحانه درست میکنن از پشت بغلشون میکنی

~ نامجون : میگه بعد صبحونه باید گند های که زدم رو جمع کنی. وقتی نگا میکنی که چند تا بشقاب شکسته 😐😂

~ جین :باید افتخار کنی که من برات صبحونه درست میکنم (بله شما درست میگین 😌)

~ شوگا :ببین چقد برام مهمی که از خوابم زدم دارم صبحونه درست میکنم برات
ات:مگه من مجبورت کردم؟ شوگا:دیگه درست نمیکنم
ات: غلت کردم😢

~ جیهوپ : گونه ات رو میبوسه و میگه که بیا بخوریم سرد میشه

~ جیمین :میدونی امروز چه روزیه ؟
ات:نه . جیمین :واقعا که امروز اون روزیه که من اولین بار تورو تو فن ساین دیدم .ات ❤️

~ تهیونگ :چون این هفته خیلی هفته خسته کننده ای بود گفتم امروز رو خوش بگذرونیم

~ جونگکوک : الان صبحونه بخور باز برات سوپرایز دارم ات:چی سورپرایزی ؟جونکوک:مثلا اسمش سوپرایزه
دیدگاه ها (۲)

پایانی غمگین پارت ۶.

کامنت بزارین لطفا

پایانی غمگین ۵.

حرفای دلم بهش

جیمین فیک زندگی پارت ۶۱#

جیمین فیک زندگی پارت ۴۶#

وقتی دخترشو دوست نداشت 💔پارت آخردکتر: خوشبختانه خطر رفع شده....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط