{ ددی مافیایی من }
{ ددی مافیایی من }
{ فصل 2 }
پارت : 5
( خب الانم حال ندارم که توضیح بدم فقط بدونید که الان داخله خونش داخله ایتالیاست )
بارام ویو :
نشسته بودم روی کاناپه و داشتم داخله اینستا میچرخیدم که یکدفعه به یه موکبانگر که داشت اسپاگتی میخورد بر خوردم
اهههه گشنمم هست هاا
اها فهمیدم میشینم اسپاگتی درست میکنم
{ دو ساعت بعد }
اومممم اماده شدن
از اونجایی که گرسنم بود سریع شروع کردم به خوردنش
که کامل تمامش کردم
بارام : اییییی دارم میترکم
بارام : اخه چرا انقدر خوردم ؟
( ولی از حق نگذریم خوشمزه بود هااااا اوفففف حالا ولش کن
هعییییی حوصلم سر رفته بزار به بابا زنگ بزنم و ببینم کارای مدرسه رو کرده یه نه )
بارام : الو بابا
ته : الو سلام کیوتم حالت خوبه ؟
بارام : اره بابا حالم خوبه
بارام : بابا کارای مدرسه رو انجام دادی ؟
ته : اره انجام دادم فردا باید بری
بارام : اوففففف خب بابا منکه یونیفرم ندارم
ته : فردا میری مدرسه خودشون بهت یونیفرمو میدن
بارام : باشه
ته : خب بای
بارام : بای
( یه نگاه کردم وه دیدم ساعت 10 عه وایییی برم بخوابم که فردا باید برم داخله اون مدرسه
کوفتی)
{ فصل 2 }
پارت : 5
( خب الانم حال ندارم که توضیح بدم فقط بدونید که الان داخله خونش داخله ایتالیاست )
بارام ویو :
نشسته بودم روی کاناپه و داشتم داخله اینستا میچرخیدم که یکدفعه به یه موکبانگر که داشت اسپاگتی میخورد بر خوردم
اهههه گشنمم هست هاا
اها فهمیدم میشینم اسپاگتی درست میکنم
{ دو ساعت بعد }
اومممم اماده شدن
از اونجایی که گرسنم بود سریع شروع کردم به خوردنش
که کامل تمامش کردم
بارام : اییییی دارم میترکم
بارام : اخه چرا انقدر خوردم ؟
( ولی از حق نگذریم خوشمزه بود هااااا اوفففف حالا ولش کن
هعییییی حوصلم سر رفته بزار به بابا زنگ بزنم و ببینم کارای مدرسه رو کرده یه نه )
بارام : الو بابا
ته : الو سلام کیوتم حالت خوبه ؟
بارام : اره بابا حالم خوبه
بارام : بابا کارای مدرسه رو انجام دادی ؟
ته : اره انجام دادم فردا باید بری
بارام : اوففففف خب بابا منکه یونیفرم ندارم
ته : فردا میری مدرسه خودشون بهت یونیفرمو میدن
بارام : باشه
ته : خب بای
بارام : بای
( یه نگاه کردم وه دیدم ساعت 10 عه وایییی برم بخوابم که فردا باید برم داخله اون مدرسه
کوفتی)
۸.۸k
۰۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.