دوسش داشتم

دوسِش داش‍تم
ام‍ا هیچوَقت ب‍رایِ موندنش دس‍ت ُپا نزدم،
ت‍ویِ زندگی من ره‍ا بود ، هروَق‍ت اراده می‍کرد بالِ پرواز
میشدم برایِ رفتنش؛
چ‍ون شخصیتی ن‍دارم ب‍تونم زیر ترحم ی‍ا م‍نت کسی
ب‍مونم ؛ آدمِ زندگیِ من بای‍د دلی ب‍خواد ک‍ه بمونه ، هَروق‍ت
نخواس‍ت م‍یتونه‌ بره حت‍ی اگ‍ه ت‍و اوجِ وابست‍گی هم باشم
با رویِ خوش راهنماییش میکنم ب‍رایِ فاصله گرفتن ازم ،رفتنی میره؛ موندنی میمونه ؛تَلاش اضافه برایِ نگهداشتن یا بدست آوردن کس‍ی بی فایده ست،فقط وقتت رو تلف میکنی همین ؛پس تمومش کنید .
حتی اگه زیرِ دلتنگیایِ طرف مچاله شدید ، حتی اگه
لبخند رویِ لبتون نیومد ، حتی اگه زندگی رویِ خوشی
بِهتون نشون نداد ، اصرار نکنید برای موندنِ هیچکس ،هر کسی میره سمتِ لیاقتش؛
پس تنها کارتون این باشه که آدما رو هل بدید سمتِ لیاقتشون و قویتر از همیشه ادامه بدید ..🦦♥️
دیدگاه ها (۷۷)

شازده کوچولو رو یادته ؟! ..کلی سیاره ی ریز ُ درشت رو گشت ، ب...

گفت: "اینجوری هم نیست که یه دفعه فراموشش کنی .. مثلا اولش رو...

‌همین خلاصه . 𝟬𝟭.𝟲.𝟮𝟲𝟯:𝟮𝟲

ولی میدونی ما زود رسیدیم به تهش ، یعنی اون خواست که زود برسی...

رمان

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۳۲

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱0

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط