چند پارتی کوک پارت 2
تا منو دید گلو انداخت اومد پیشم
بغلم کرد
(علامت ا. ت+علامت کوک_)
_هعی چیشده چرا داری گریه میکنی
+هق.. امروز قرار بود.. با..هق.. یجی.. رستوران.. منم... هق... خیلیی ذوق... هق... داشتم... ولی اون.... هق... کنسل کرد... هققق
_اینکه چیزی نیست خب با خودم بریم هومم؟؟
+واقعاااا؟(خیلی کیوت وقتی داشت دماغشو میکشید بالا)
+خببب ساعت چند؟؟(گریش قطع شده)
_اومممم... خب.... ساعت هفت خوبه؟
+نححح خیلی دیرهههه(دوباره گریش شروع شد)(وادافاک چی زدی خاعرم😳)
_خببب بگو من الان چیکار کنم ها(ا. ت رو مبل نشسته کوکم پایین مبل جلو روش رو دوزانوش نشسته دستای ا. ت رو گرفته)
+مننن دلممم.... همبرگر میخاددددد
_خب ساعت هفت بازه چاگی
+ننحححح هفت نمیخاممم(و عین خر جفتک پرت کرد:/) _خبب میخای سفارش بدم بیارن(هعییی جونگ کوک شی انقدر بهش رو نده پررو میشه)
+ ارعععع سفارش بده بیارننن
کوک ب موودی بودن ا. ت خندیدو لپشو کشید
باشه الان زنگ میزنم بیارن
_مرسییی
پرید بغل کوک
کوکم متقابل بغلش کرد
(پرش زمانی) (کوک زنگ زده و غذا رو اوردن)
راوی:
ا. ت پریدو هین وحشیا کیسرو پاره کرد قیافه کوک اینجوری بود: 😳😧😯
ا. ت شرو کرد به خوردن
+کوک... امممم(دهنش پره) میگم... توعم.. امم. بیا بخور
_نح قشنـگم تو بخور من تو کمپانی ی چیزی حالا خوردم
+باشه بانی
ا. ت ویو:
وسطای خوردن حس کردم دلم درد میکنه
اهمیت ندادم گفتم حتما تند تند خوردم
شروع کردم اروم خوردن ولی هی داشت بد تر میشد
رنگم پریده بود رفتم دسشویی ولی خوب نبود دلم انقد درد میکرد نمیتونستم صاف وایسم....
کوک ویو:
ا. ت رنگش پریده بود معلوم بود حالش خوب نیست
نگران شدم از دسشویی ک اومد بیرون خم شده بود انگار دلش درد میکرد صاف نمیتونست وایسه
_چاگی چیزی شده؟
+اخخخ کوک دلمم درد میکنه تیر میکشه حالت تهوه دارمممم سرمم درد میکنه
_اخجوننن یعنی اون شب بیداریو جوابب داددد
یدونه ا. ت زد ب پای کوک
+کوکککک ساکتت شووووو
_خب حالا باشه
+اییی دلممممم
_اخخ چاگی نکنه برای برگره بود؟
+اخخ... نمیدونممم
_بیا بریم بشین
+باشه.. اخخ
_قربونت برم من بیا بشین
+نشستم اخ
_بیا این مسکنو بخور
+باشه بدش
(مسکنو خورد)
یهو حالم بهم خورد و رفتم دسشویی
بالا اوردم
کوک ویو:
یهو ا. ت رفت دسشویی منم پشت سرش رفتم موهاشو زدم بالا که راحت باشه
_بابا من بهت میگم حامله ای قبول نمیکنی ایش
+هه ههه هه... اخ عقل کل... عق.... تو کی اخه تو من خالی کردی
_راس میگی 😑حالا بیا بریم دکتررررر
+نححح بهم امپول و سرم میزنه نمخام
_خرس گنده از امپول و سرم میترسی اخهه
+نحح
_باید بیای
+نح عمرا
_اگه نیای بعد خوب شدنت ب 10 راند راضی نمیشما
+وایساا بیا امدم بریم دکتر
_وادافا.ک😳
+بریم
_بریم
+عق... زود باش... عق بریم
(پرش زمانی به دکتر)
(دکترو د نشون میدم)
(گایززز من یادم رفته تو مطب چیکار میکنننننن)
د: خب چیزی خوردین قبل اومدن؟
+بله
د: فست فود بود؟
+بلـه
د: خب مثل اینکه مسمومیته
ی نگا ب قیافه کوک کردم خیلی نگران بود
خندم گرفته بود(زنیکه قرمساققققق شوعرت نگرانته تو داری میخندی؟؟ 😳)
د: خب بنظرم ی سرم بزنی حالت خوب میشه این قرصایی که میگم هم بگیرین روزی.... بخورین
+چـ. چشم
رفتیم بیرون تو راهرو واسه رفتن ب اتاقی که سرم بزنم
راستش برا سرمو خیلی ترسیده بودم
کوکم خیلی اعصبانی بهم نگا میکرد
+کوک چیزی شده؟
_هففف الان ک تو مسمومی نباید عصبی باشم؟(زیر لب غرید)
+خب من که نمیدونستم الانم خیلی ترسیدم تروخدا بهش بگو اروم بزنه
_(میخنده) اخهه من چطور از دست این پیشی کوچولوی ملوس که تازگیا ترسو هم شده ناراحت باشم هاا؟؟(چ زود مود عوض کرد😑🤞)
+هعیی من ترسو نیستم
_منم باور کردم
میخاستم بحثو کش بدم که وارد اتاق شدیم
رفتم رو تخت دراز کشیدم ک پرستار اومد
+هعی کوک... پیس پیس...(خیلیی اروم)
_ها چیه؟(اروم)
+بهش بگو اروم بزنه(اروم)
_باشه پیشی(اروم)
پرستار اومد
با چشم به کوک اشاره کردم بگه ولی نگفت و با ی نیشخند نگام کرد
همینجوری با چشم داشتیم بحث میکردیم که پرستار رفت بیرون
+کجا رفت مگه قرار نبود بزنه؟
_(خنده بلند)
ی نگا به دستم کردم دیدم زده رفته
+عهه اصا متوجه نشدم
_(خنده)..... خب نبایدم... متوجه بشی جوجه
+گگگگگ(اداشو دراورد)
(پرش زمانی)
سرمم تموم شده بود حالم خوب شده بود
تو راه خونه بودیم
_چاگی
+...
_بیبی
+...
_پیشی قهری
+چرا بهش نگفتی ک اروم بزنه؟
_حالا که اروم زد
+اگ محکم میزد دست پیشیت کبود میشد چی؟
_مطبو رو سرشون داغون میکردم
_حالا میبخشی
+نه
_دو کیلو نوتلا؟
+نح
_دو کیلو نوتلا و 5 بسته چیپس و 14 بسته پاستیل و 2کیلو بستنی چی؟
+عررررر ارههه
_کیوتچه خودمی
_مرسیییی بانی
+خاهش
...
و اینام رفتن سر خونه زندگیشون🤍🖤
یزره چرت شد میدونم ول خب اولین بارمه
بغلم کرد
(علامت ا. ت+علامت کوک_)
_هعی چیشده چرا داری گریه میکنی
+هق.. امروز قرار بود.. با..هق.. یجی.. رستوران.. منم... هق... خیلیی ذوق... هق... داشتم... ولی اون.... هق... کنسل کرد... هققق
_اینکه چیزی نیست خب با خودم بریم هومم؟؟
+واقعاااا؟(خیلی کیوت وقتی داشت دماغشو میکشید بالا)
+خببب ساعت چند؟؟(گریش قطع شده)
_اومممم... خب.... ساعت هفت خوبه؟
+نححح خیلی دیرهههه(دوباره گریش شروع شد)(وادافاک چی زدی خاعرم😳)
_خببب بگو من الان چیکار کنم ها(ا. ت رو مبل نشسته کوکم پایین مبل جلو روش رو دوزانوش نشسته دستای ا. ت رو گرفته)
+مننن دلممم.... همبرگر میخاددددد
_خب ساعت هفت بازه چاگی
+ننحححح هفت نمیخاممم(و عین خر جفتک پرت کرد:/) _خبب میخای سفارش بدم بیارن(هعییی جونگ کوک شی انقدر بهش رو نده پررو میشه)
+ ارعععع سفارش بده بیارننن
کوک ب موودی بودن ا. ت خندیدو لپشو کشید
باشه الان زنگ میزنم بیارن
_مرسییی
پرید بغل کوک
کوکم متقابل بغلش کرد
(پرش زمانی) (کوک زنگ زده و غذا رو اوردن)
راوی:
ا. ت پریدو هین وحشیا کیسرو پاره کرد قیافه کوک اینجوری بود: 😳😧😯
ا. ت شرو کرد به خوردن
+کوک... امممم(دهنش پره) میگم... توعم.. امم. بیا بخور
_نح قشنـگم تو بخور من تو کمپانی ی چیزی حالا خوردم
+باشه بانی
ا. ت ویو:
وسطای خوردن حس کردم دلم درد میکنه
اهمیت ندادم گفتم حتما تند تند خوردم
شروع کردم اروم خوردن ولی هی داشت بد تر میشد
رنگم پریده بود رفتم دسشویی ولی خوب نبود دلم انقد درد میکرد نمیتونستم صاف وایسم....
کوک ویو:
ا. ت رنگش پریده بود معلوم بود حالش خوب نیست
نگران شدم از دسشویی ک اومد بیرون خم شده بود انگار دلش درد میکرد صاف نمیتونست وایسه
_چاگی چیزی شده؟
+اخخخ کوک دلمم درد میکنه تیر میکشه حالت تهوه دارمممم سرمم درد میکنه
_اخجوننن یعنی اون شب بیداریو جوابب داددد
یدونه ا. ت زد ب پای کوک
+کوکککک ساکتت شووووو
_خب حالا باشه
+اییی دلممممم
_اخخ چاگی نکنه برای برگره بود؟
+اخخ... نمیدونممم
_بیا بریم بشین
+باشه.. اخخ
_قربونت برم من بیا بشین
+نشستم اخ
_بیا این مسکنو بخور
+باشه بدش
(مسکنو خورد)
یهو حالم بهم خورد و رفتم دسشویی
بالا اوردم
کوک ویو:
یهو ا. ت رفت دسشویی منم پشت سرش رفتم موهاشو زدم بالا که راحت باشه
_بابا من بهت میگم حامله ای قبول نمیکنی ایش
+هه ههه هه... اخ عقل کل... عق.... تو کی اخه تو من خالی کردی
_راس میگی 😑حالا بیا بریم دکتررررر
+نححح بهم امپول و سرم میزنه نمخام
_خرس گنده از امپول و سرم میترسی اخهه
+نحح
_باید بیای
+نح عمرا
_اگه نیای بعد خوب شدنت ب 10 راند راضی نمیشما
+وایساا بیا امدم بریم دکتر
_وادافا.ک😳
+بریم
_بریم
+عق... زود باش... عق بریم
(پرش زمانی به دکتر)
(دکترو د نشون میدم)
(گایززز من یادم رفته تو مطب چیکار میکنننننن)
د: خب چیزی خوردین قبل اومدن؟
+بله
د: فست فود بود؟
+بلـه
د: خب مثل اینکه مسمومیته
ی نگا ب قیافه کوک کردم خیلی نگران بود
خندم گرفته بود(زنیکه قرمساققققق شوعرت نگرانته تو داری میخندی؟؟ 😳)
د: خب بنظرم ی سرم بزنی حالت خوب میشه این قرصایی که میگم هم بگیرین روزی.... بخورین
+چـ. چشم
رفتیم بیرون تو راهرو واسه رفتن ب اتاقی که سرم بزنم
راستش برا سرمو خیلی ترسیده بودم
کوکم خیلی اعصبانی بهم نگا میکرد
+کوک چیزی شده؟
_هففف الان ک تو مسمومی نباید عصبی باشم؟(زیر لب غرید)
+خب من که نمیدونستم الانم خیلی ترسیدم تروخدا بهش بگو اروم بزنه
_(میخنده) اخهه من چطور از دست این پیشی کوچولوی ملوس که تازگیا ترسو هم شده ناراحت باشم هاا؟؟(چ زود مود عوض کرد😑🤞)
+هعیی من ترسو نیستم
_منم باور کردم
میخاستم بحثو کش بدم که وارد اتاق شدیم
رفتم رو تخت دراز کشیدم ک پرستار اومد
+هعی کوک... پیس پیس...(خیلیی اروم)
_ها چیه؟(اروم)
+بهش بگو اروم بزنه(اروم)
_باشه پیشی(اروم)
پرستار اومد
با چشم به کوک اشاره کردم بگه ولی نگفت و با ی نیشخند نگام کرد
همینجوری با چشم داشتیم بحث میکردیم که پرستار رفت بیرون
+کجا رفت مگه قرار نبود بزنه؟
_(خنده بلند)
ی نگا به دستم کردم دیدم زده رفته
+عهه اصا متوجه نشدم
_(خنده)..... خب نبایدم... متوجه بشی جوجه
+گگگگگ(اداشو دراورد)
(پرش زمانی)
سرمم تموم شده بود حالم خوب شده بود
تو راه خونه بودیم
_چاگی
+...
_بیبی
+...
_پیشی قهری
+چرا بهش نگفتی ک اروم بزنه؟
_حالا که اروم زد
+اگ محکم میزد دست پیشیت کبود میشد چی؟
_مطبو رو سرشون داغون میکردم
_حالا میبخشی
+نه
_دو کیلو نوتلا؟
+نح
_دو کیلو نوتلا و 5 بسته چیپس و 14 بسته پاستیل و 2کیلو بستنی چی؟
+عررررر ارههه
_کیوتچه خودمی
_مرسیییی بانی
+خاهش
...
و اینام رفتن سر خونه زندگیشون🤍🖤
یزره چرت شد میدونم ول خب اولین بارمه
۱۲.۶k
۱۰ خرداد ۱۴۰۲