فیک جونگکوک:زیرزمین
فیک جونگکوک:زیرزمین
part¹⁰¹
ویو ا.ت
بعد از روی تخت بلند شدیم لباس پوشیدم رفتیم پایین
خدمتکار ها میز رو چیده بودن
من جونگکوک نشستیم سر میز صبحونه خوردیم
بعد بلند شدیم رفتیم بیرون
سوار ماشین شدیم حرکت کردیم
+جونگکوک منو ببر خونه
_میخوایم بریم چیزی میز عروسی بخریم(من نمیدونم به لباس عروس داماد با این چیزای که برای عروسی میخرن چی میگن برای همین میگم چیز میز)
+باشه ولی قبلش بریم خونه ی من یه سری به پو بزنم
_پو کیه؟
+سگمه
_آهان باشه
ویو ا.ت
رفتیم خونه ی من
من یه خدمتکار برای خونم استخدام کردم که یه روز در میون بیاد خونه
خدمتکار من زن جونی نیست اما زن زیاد پیری هم نیست
زن خیلی خوبه وقتی رفتم توخونه دیدم
برای پو غذا ریخته داره میخوره
بع پو سر زدم حالش خوب بود
به خدمتکار گفتم که...
+میشه امروز اینجا بمونید مواظب پو باشید ممکنه که من دیر بیایم خونه
_نه کلا نمیایم خونه شب که شد میایم پو رو میبریم
خدمتکار:چشم
ویو ا.ت
با جونگکک از خونه رفتیم بیرون
رفتیم سوار ماشین شدیم رفتیم
مرکز خرید تا وسایل بخریم
اول جونگکوک گفت بریم لباس عروس بخریم
رفتیم خریدیم
یعنی لباس عروس خیلی قشنگ انتخاب کردم اما جونگکوک گفت
_این خوب نیست
+چرا خیلی قشنگه؟
_روی سینش خیل بازه
+آهان خب یکی دیگه انتخاب میکنم
_باش
ویو ا.ت
یه لباس عروس خیلی قشنگ تر دیدم که خیلی از قبلی قشنگ تر بود
جلوی سینش مثل قبلی زیاد باز نبود
فقط سر شونه هاش نبود پایین بود
لباس جلوی سینش هم قشنگ بود
جوگکوک گفت قشنگه
منم رفتم پرو کردم
وقتی با لباس عروس از پرو بیرون آمدم
جونگکوک فقط داشت نگام میکرد
+جونگکوک خوبه؟
_(جونگکوک هیچی نمیگه فقط نگاه میکنه)
+جونگکوک؟
_بله؟
+خوبه؟
_اره اره خیلی خوبه خیلی قشنگ شدی؟
+خب همینو بر میدارم
_باش
ویو جونگکوک
ا.ت خیلی توی لباس عروس قشنگ شده بود
آنقدر قشنگ شده بود که نمی تونستم چشم ازش بردارم حتی
کسایی هم که توی مغازه بودن داشتن به ا.ت نگاه میکردن
معلومه اینا هم محو زیبای پیش از حد ا.ت شده بودن
ویو ا.ت
رفتم توی اتاق پرو لباسمو عوض کردم
رفتم بیرون
اون لباس عروس رو برداشتم
خریدیم
بعد رفتیم برای جونگکوک کت و شلوار خریدم
یه کت شلوار خیلی قشنگ انتخاب کرد
بعد رفت پرو کرد
بعد که از پرو بیرون آمد
خیلی قشنگ شده بود
جونگکوک واقعا تیو کت و شلوار خیلی شیک و زیبا میشه
داشتم همین طوری جونگکوک رو نگاه میکردم که جونگکوک گفت...
_خوبه؟
+اره خیلی خوبه خیلی توی کت و شلوار شیک میشی
_پس برمیدارم
+باش
ویو ا.ت
جونگکک رفت توی پرو
یه مردی اونجا بود که وقتی جونگکک رفت توی پرو آمد پیش من
مرد:سلام خانم
+سلام
مرد:ببخشید زاتون یه سوال دارم
+چه سوالی؟
مرد:خب میخواستم بپرسم که اون آقا کی رفت توی پرو شوهر شماست؟
part¹⁰¹
ویو ا.ت
بعد از روی تخت بلند شدیم لباس پوشیدم رفتیم پایین
خدمتکار ها میز رو چیده بودن
من جونگکوک نشستیم سر میز صبحونه خوردیم
بعد بلند شدیم رفتیم بیرون
سوار ماشین شدیم حرکت کردیم
+جونگکوک منو ببر خونه
_میخوایم بریم چیزی میز عروسی بخریم(من نمیدونم به لباس عروس داماد با این چیزای که برای عروسی میخرن چی میگن برای همین میگم چیز میز)
+باشه ولی قبلش بریم خونه ی من یه سری به پو بزنم
_پو کیه؟
+سگمه
_آهان باشه
ویو ا.ت
رفتیم خونه ی من
من یه خدمتکار برای خونم استخدام کردم که یه روز در میون بیاد خونه
خدمتکار من زن جونی نیست اما زن زیاد پیری هم نیست
زن خیلی خوبه وقتی رفتم توخونه دیدم
برای پو غذا ریخته داره میخوره
بع پو سر زدم حالش خوب بود
به خدمتکار گفتم که...
+میشه امروز اینجا بمونید مواظب پو باشید ممکنه که من دیر بیایم خونه
_نه کلا نمیایم خونه شب که شد میایم پو رو میبریم
خدمتکار:چشم
ویو ا.ت
با جونگکک از خونه رفتیم بیرون
رفتیم سوار ماشین شدیم رفتیم
مرکز خرید تا وسایل بخریم
اول جونگکوک گفت بریم لباس عروس بخریم
رفتیم خریدیم
یعنی لباس عروس خیلی قشنگ انتخاب کردم اما جونگکوک گفت
_این خوب نیست
+چرا خیلی قشنگه؟
_روی سینش خیل بازه
+آهان خب یکی دیگه انتخاب میکنم
_باش
ویو ا.ت
یه لباس عروس خیلی قشنگ تر دیدم که خیلی از قبلی قشنگ تر بود
جلوی سینش مثل قبلی زیاد باز نبود
فقط سر شونه هاش نبود پایین بود
لباس جلوی سینش هم قشنگ بود
جوگکوک گفت قشنگه
منم رفتم پرو کردم
وقتی با لباس عروس از پرو بیرون آمدم
جونگکوک فقط داشت نگام میکرد
+جونگکوک خوبه؟
_(جونگکوک هیچی نمیگه فقط نگاه میکنه)
+جونگکوک؟
_بله؟
+خوبه؟
_اره اره خیلی خوبه خیلی قشنگ شدی؟
+خب همینو بر میدارم
_باش
ویو جونگکوک
ا.ت خیلی توی لباس عروس قشنگ شده بود
آنقدر قشنگ شده بود که نمی تونستم چشم ازش بردارم حتی
کسایی هم که توی مغازه بودن داشتن به ا.ت نگاه میکردن
معلومه اینا هم محو زیبای پیش از حد ا.ت شده بودن
ویو ا.ت
رفتم توی اتاق پرو لباسمو عوض کردم
رفتم بیرون
اون لباس عروس رو برداشتم
خریدیم
بعد رفتیم برای جونگکوک کت و شلوار خریدم
یه کت شلوار خیلی قشنگ انتخاب کرد
بعد رفت پرو کرد
بعد که از پرو بیرون آمد
خیلی قشنگ شده بود
جونگکوک واقعا تیو کت و شلوار خیلی شیک و زیبا میشه
داشتم همین طوری جونگکوک رو نگاه میکردم که جونگکوک گفت...
_خوبه؟
+اره خیلی خوبه خیلی توی کت و شلوار شیک میشی
_پس برمیدارم
+باش
ویو ا.ت
جونگکک رفت توی پرو
یه مردی اونجا بود که وقتی جونگکک رفت توی پرو آمد پیش من
مرد:سلام خانم
+سلام
مرد:ببخشید زاتون یه سوال دارم
+چه سوالی؟
مرد:خب میخواستم بپرسم که اون آقا کی رفت توی پرو شوهر شماست؟
۷.۶k
۲۶ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.