فیک جونگکوک:زیرزمین
فیک جونگکوک:زیرزمین
part¹⁰⁰
ویو ا.ت
رفتیم مامان رو بغل کردایم
اون روز کلا پیش مامان بودیم
ساعت۱۲ شب شده بود
من جونگکوک رفتیم
سوار ماشین جونگکوک شدیم
به جونگکوک گفتم منو ببره خونه خودم گفت باشه
توی راه بودیم که دیدم جونگکوک رفت توی خیابونی که بریم خونه ی من
+جونگکوک داری اشتباه میری نرفتی توی خیابون؟
_می دونم
+خب میخوای از کجا بری فکر نکنم دیگه راه داشته باشه
_می دونم چون نمیبرمت خونه ی خودت
+چی؟جونگکوک دیر وقته کجا میخوای بریم؟
_میریم خونه ی من
+چی؟جونگکوک من میخوام برم خونه ی خودم
_نمیشه از این به بعد تو زنه منی و پیش خودم میمونی
+ما هنوز ازدواج نکردیم
_فردا قراره بریم برای ازدواج چیز میز بخریم بعد پس فردا ازدواج کنیم
+آخه من که بهت گفتم اینقدر زود نمیتونیم ازدواج کنیم
_آه چرا نمیتونیم؟
+خب خیلی زوده تازه تو دیشب ازم خواستگاری کردی
_خب پس فردا میخوایم ازدواج کنیم دیگه اصلا زود نیست پس فردا ازدواج میکنیم
+باشه
_واقعااا؟
+اره خب خودت میگی پس فردا ازدواج کنیم
_(خنده)باشه
+چرا میخندی؟
_آخه میگی زوده بعد میگی باشه(خنده)
+آخه من بازم بگم زوده بازم تو حرف خودتو میزنی
_خب همیشه حرف منه
+یه کاری نکن تا یه سال دیگه نزارم ازدواج کنیم
_نمی تونی
+اگه این کارو کردم چی؟
_بهت میگم نمی تونی
+خب باشه
_چی باشه؟
+من تا یه سال دیگه باهات ازدواج نمی کنم
_چییییی؟
+بهت گفتم تا یه سال دیگه باهات ازدواج نمی کنم
(جونگکوک ماشینو نگه میداره)
+چرا وایسادی؟
_ا.ت این چرت پرتا چیه میگی یعنی چی که تا یه سال دیگه باهام ازدواج نمی کنی؟
+بهت یه کاری نکن تا یه سال دیگه نزارم ازدواج کنیم(لبخند)
_الان شوخی بود دیگه جدی نگفتی که؟
+خب معلومه شوخی کردم یه سال خیلی زیاده(با لبخند حرف میزنه)
_اخیش
+ببینم تو باور کردی؟
_اونجوری گفتی خب فکر کردم جدی گفتی
+(خنده)
_هی بهم نخند
+باشه باشه نمی خندم(خنده)
_خوبه(لبخند)
ویو ا.ت
جونگکوک رفت خونه ی خودش بعد رفتیم توی خونرفتیم توی اتاق جونگکوک
داشتم کاپشنمو در می آوردم که جونگکوک منو از پشت بغل کرد
+چیه؟
_خیلی دوست دارم
+منم خیلی دوست دارم کوکی
ویو ا.ت
جونگکوک من براید استایل بغل کرد
منو گذاشت روی تخت روم خیمه زد
بعد منو بوسید
من جونگکوک رو همکاری کردم
بعد.....
(گلیلیلیلیلیلیلیلیلیلی)
(بقیش رو خودتون تصور کنید)
*فردا صبح
ویو ا.ت
صبح از خواب بیدار شدم
وقتی چشمام رو باز کردم دیدم جونگکوک داره نگام میکنه
+چیه؟
_خیلی خوشگلی
+تو که خوشگل تری
_ا.ت اینقدر زیبای که هر چقدر نگات کنم سیر نمی شم
+من هر چقدر بغلت کنم سیر نمی شم(اینو میگه جونگکوک رو بغل میکنه)
part¹⁰⁰
ویو ا.ت
رفتیم مامان رو بغل کردایم
اون روز کلا پیش مامان بودیم
ساعت۱۲ شب شده بود
من جونگکوک رفتیم
سوار ماشین جونگکوک شدیم
به جونگکوک گفتم منو ببره خونه خودم گفت باشه
توی راه بودیم که دیدم جونگکوک رفت توی خیابونی که بریم خونه ی من
+جونگکوک داری اشتباه میری نرفتی توی خیابون؟
_می دونم
+خب میخوای از کجا بری فکر نکنم دیگه راه داشته باشه
_می دونم چون نمیبرمت خونه ی خودت
+چی؟جونگکوک دیر وقته کجا میخوای بریم؟
_میریم خونه ی من
+چی؟جونگکوک من میخوام برم خونه ی خودم
_نمیشه از این به بعد تو زنه منی و پیش خودم میمونی
+ما هنوز ازدواج نکردیم
_فردا قراره بریم برای ازدواج چیز میز بخریم بعد پس فردا ازدواج کنیم
+آخه من که بهت گفتم اینقدر زود نمیتونیم ازدواج کنیم
_آه چرا نمیتونیم؟
+خب خیلی زوده تازه تو دیشب ازم خواستگاری کردی
_خب پس فردا میخوایم ازدواج کنیم دیگه اصلا زود نیست پس فردا ازدواج میکنیم
+باشه
_واقعااا؟
+اره خب خودت میگی پس فردا ازدواج کنیم
_(خنده)باشه
+چرا میخندی؟
_آخه میگی زوده بعد میگی باشه(خنده)
+آخه من بازم بگم زوده بازم تو حرف خودتو میزنی
_خب همیشه حرف منه
+یه کاری نکن تا یه سال دیگه نزارم ازدواج کنیم
_نمی تونی
+اگه این کارو کردم چی؟
_بهت میگم نمی تونی
+خب باشه
_چی باشه؟
+من تا یه سال دیگه باهات ازدواج نمی کنم
_چییییی؟
+بهت گفتم تا یه سال دیگه باهات ازدواج نمی کنم
(جونگکوک ماشینو نگه میداره)
+چرا وایسادی؟
_ا.ت این چرت پرتا چیه میگی یعنی چی که تا یه سال دیگه باهام ازدواج نمی کنی؟
+بهت یه کاری نکن تا یه سال دیگه نزارم ازدواج کنیم(لبخند)
_الان شوخی بود دیگه جدی نگفتی که؟
+خب معلومه شوخی کردم یه سال خیلی زیاده(با لبخند حرف میزنه)
_اخیش
+ببینم تو باور کردی؟
_اونجوری گفتی خب فکر کردم جدی گفتی
+(خنده)
_هی بهم نخند
+باشه باشه نمی خندم(خنده)
_خوبه(لبخند)
ویو ا.ت
جونگکوک رفت خونه ی خودش بعد رفتیم توی خونرفتیم توی اتاق جونگکوک
داشتم کاپشنمو در می آوردم که جونگکوک منو از پشت بغل کرد
+چیه؟
_خیلی دوست دارم
+منم خیلی دوست دارم کوکی
ویو ا.ت
جونگکوک من براید استایل بغل کرد
منو گذاشت روی تخت روم خیمه زد
بعد منو بوسید
من جونگکوک رو همکاری کردم
بعد.....
(گلیلیلیلیلیلیلیلیلیلی)
(بقیش رو خودتون تصور کنید)
*فردا صبح
ویو ا.ت
صبح از خواب بیدار شدم
وقتی چشمام رو باز کردم دیدم جونگکوک داره نگام میکنه
+چیه؟
_خیلی خوشگلی
+تو که خوشگل تری
_ا.ت اینقدر زیبای که هر چقدر نگات کنم سیر نمی شم
+من هر چقدر بغلت کنم سیر نمی شم(اینو میگه جونگکوک رو بغل میکنه)
۱۴.۸k
۲۶ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.