زندگی قبل از تبدیل پارت

زندگی قبل از تبدیل پارت ۳
.
.
.
گفت:الان داداشم بیاد میکشتم...(با خنده گفت اینو)
جینجر در اتاقشو قفل کرد و بعد از یه مدت صدای اومدن داداشش اومد...
رفت توی اتاقش و ۳۰ ثانیه بعد:جینجر چه 💩 خوردیییییی؟؟
چرا اتاقمو اینجوری کردییییییی؟
جینتارو اومد و خواست درو باز کنه که دید قفله :انقد ترسو نباش،جرعت داری بیا بیرون!!
+بیام بیرون که منو خفه کنی؟ از کجا میدونی که کار من بود؟
_یا کار توعه یا کار اون گربه ی...(جای خالی را با کلمات مناسب پر کنید😂)
جینجر که عصبی شد،درو باز کرد و...
جینتارو گلوی جینجرو گرفت(میخواست خ_فه اش کنه)
جینجر داشت دستو پا میزد و من رفتم پای جینتارو رو گاز گرفتم تا جینجرو ول کنه
جینتارو با غر غر و یکم گریه رفت
جینجر ترسیده بود پس رفتم بغلش تا آرومش کنم...
اونم منو بقل کرد...
خلاصه مامان و بابای جینجر اومدن و جینتارو رو تنبیه کردن(خدایی دلم خنک شد😂)
فردای اون روز جینجر داشت میرفت مدرسه که تصمیم گرفتم برم تو کیفش قایم شم تا ببرتم مدرسه😂(از طرفی میترسیدم خونه بمونم یهو جینتارو بیاد سراغم و از طرفی خواستم توی مدرسه هم مراقبش باشم🗿✨️)
جینجر متوجه نشد و منو برد مدرسه😂
*مدرسه
(بچه ها کانر و جینجر باهم دوست بودن و کارما سگ کانر بود)
جینجر وقتی رسید مدرسه و کیفشو گزاشت.
وقتی معلم اومد کانر به جینجر گفت
+داداش کیفت جن داره؟
_ تا جایی که میدونم نه،چرا؟
+آخه داره تکون میخوره...
_ببببسسسسممممم اااللللللهههههه
جینجر ترسید و سه متر پرید هوا😂
همه بچه ها داشتن نگاهش میکردن که چیشده
(معلمو با این علامت نشون میدم~)
~چیشده بچه ها؟
جینجر:*درحال خوندن هرچی سوره و آیه بلده😂
کانر:کیف جینجر جن دارهههههه
همه بچه ها داشتن جیغ میزدن تا معلم اومد ببینه چی شده
در گیف جینجرو باز کرد و...
منو درحال خوردن غذا های جینجر دید😂
همه زدن زیر خنده ولی معلوم بود جینجر خجالت زده شده...(شکل گوجه شده بود انقد که قرمز شده بود😂)
معلم منو گرفت و از پنجره انداختتم بیرون(مادر پدر...🗿)
بعد از تموم شدن مدرسه،هنوز کنار در منتظر جینجر بودم تا تعطیل شدن و اومد و منو گرفت و برد خونه
توی راه خونه معلوم بود از دستم ناراحته ولی اهمیت نمیداد و بازم باهام‌ بازی کرد
رسیدیم خونه و دیدیم جینتارو زودتر از ما اومده خونه و مامانش هم‌ کنارش زنگ زده به باباش
جینتارو دستش...شکسته بود؟نه نه نه نمیتونه تقصیر من باشه...
.
.
.
اینم خیلی چرت شد نه؟😕
دیدگاه ها (۲۱)

برای تولد این بودhttps://wisgoon.com/r_b_m_offببخشید خیلی دی...

پشمام ریخته انقد همتون دوست داشتین😂زندگی قبل از تبدیل پارت ۴...

باورم نمیشه انقد دوست داشتین...😂واقعا انتظار نداشتم به نظر خ...

نوشتممممزندگی قبل از تبدیل پارت۱...روزی روزگاری(وقتی نمیدونی...

p1ساعت نزدیک ۲نصف شب بود و هنوز تهیونگ خونه نیومده بود خیلی ...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۲۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط