ات یعنی خودت خب دازای گوجوکاکاشیلیوای چویا
(ات یعنی خودت )خب $دازای *گوجو&کاکاشی@لیوای ^چویا
سلام من ات هستم و امروز روز امتحانات هست خیلی ذوق دارم هورا و این که قراره برم یه سر پارتی که دوستم گرفته .....
رفتم مهمونی وای چه جای بزرگی رزرو کرده بود بایه عالمه سوشی و....(من الان ژاپنم)
خب خیلی خوش گذشت رقصیدیم و ...
داشتم بر میگشتم خونه که یه دفعه یه دختری رو دیدم که داره گریه میکنه بش گفتم :حالت خوبه؟
گفت نههههه
خندیدم و گفتم بیا خونه ی من تا یه چای کنار هم بزنیم .
گفت :نه. من دیگه ریسک نمیکنم .
گفتم :هرجور راحتی .
رفتم تو راه یه پسر رو دیدم قبلش داشتم به کراشم فکر میکردم....دازای....بعد دیدم خودشه داشتم ازکنار خیابون رد میشدم که دازای رو دیدم گیج شدم بعد با ماشین تصادف کردم ........
راستی اسم دختره که گریه میکرد کیوکاست
اینم پارت اول داستان اگه لایک رفت رو ۱۰ پارت بعدی در راه است 😇
سلام من ات هستم و امروز روز امتحانات هست خیلی ذوق دارم هورا و این که قراره برم یه سر پارتی که دوستم گرفته .....
رفتم مهمونی وای چه جای بزرگی رزرو کرده بود بایه عالمه سوشی و....(من الان ژاپنم)
خب خیلی خوش گذشت رقصیدیم و ...
داشتم بر میگشتم خونه که یه دفعه یه دختری رو دیدم که داره گریه میکنه بش گفتم :حالت خوبه؟
گفت نههههه
خندیدم و گفتم بیا خونه ی من تا یه چای کنار هم بزنیم .
گفت :نه. من دیگه ریسک نمیکنم .
گفتم :هرجور راحتی .
رفتم تو راه یه پسر رو دیدم قبلش داشتم به کراشم فکر میکردم....دازای....بعد دیدم خودشه داشتم ازکنار خیابون رد میشدم که دازای رو دیدم گیج شدم بعد با ماشین تصادف کردم ........
راستی اسم دختره که گریه میکرد کیوکاست
اینم پارت اول داستان اگه لایک رفت رو ۱۰ پارت بعدی در راه است 😇
- ۳.۸k
- ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط