اسم عشق یک مافیا

اسم عشق یک مافیا
پارت 39
جونگ کوک: ببند می خوام بخوابم
رونا: اینجا......بلند شو تا کسی ندیدت
جونگ کوک: اهههه ‌..... رفتم
جونگ کوک رفت رونا کم کم چشماش گرم شد خوابید
ویو رونا: رونا صبح زود بلند شد به سمت طبقه پایین رفت با لحن نه چندان خندان به سمت عموش حرکت کرد کنار عموش نشست و با لحن ملایمی شروع به حرف زدن کرد
رونا: عمو نمی‌خوام داخل شرکت کار کنم می‌خوام دانشکده برم
پارک: باشه دخترم هرجور راحتی
رونا: ممنون که درک کردی عمو جون
پارک: فدات خوشگلم
رونا: خوب من برم برای دانشکده آماده شم
(یک هفته بعد)
تقریباً یک هفته گذشته رونا به دانشکده رفتن ادامه داد رونا داخل قلبش جوونه
عشقی نمایان شده....... ولی عشقی شاید عشقی اشتباه و شاید
عشقی دردناک که تاوانشو خیلی بد پس بده امروز رونا باهاش قرار داشت
شاید این عشق باعث نابودی رونا بشه شاید جوری رونا رو عذاب بده که هیچ
وقت دیگه عاشق نشه همه اینا رازهای عجیبی در خود دارد ببینیم تا کجا ادامه
داره این عشق
واقعا ارزش داره به خاطر عشقش نابود بشه
ویو رونا: از دانشکده برگشتم سریع حاضر شدم به سمت رستورانی که قرار بود همدیگر را ببینیم حرکت کردم حدود ۳۰ مین بعد اونم رسید ذوق که قراره ببینمش ولی زیاد چیز سختی برام نبود و بالاخره نزدیک شد
رونا: سلام
گوک سو: سلام خوبی.....
رونا: بشین
رونا و گوک سو نشستن شروع کردن حرف زدن بعد از کلی حرف و خوش و بشو خنده و شادی حدود ۲ ساعت گذشت رونا با خداحافظی از گوک سوبه سمت بیرون حرکت کرد تمام مدت حس می‌کرد یکی دنبالشه ولی این ترسم داشت که نکنه و یهو .................

دیدگاه ها (۰)

اسم عشق یک مافیا ۴۰ ویو: که یهو یکی محکم دهنم گرفت و سیاهی م...

اسم عشق یک مافیا پارت ۴۱رونا: باشه ( یکم نگران)جونگ کوک: اگه...

اسم عشق یک مافیا پارت ۳۸ جونگ کوک: من اهمقم یا تو ....اگه دو...

اسم عشق یک مافیا پارت ۳۷ هان: پس من چی سوجون: حسود.....اون م...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟓عشق مافیاویو بورامبا جیمین رفتم خونش فردا باید میرفتم ...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟔عشق مافیاویو جیمینساعت 7:00 شب هست تا 1:00 ساعت دیگه م...

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟕عشق مافیاویو بورام یه نفر اومد دنبالم که ببرتم تو عمار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط