اسم عشق یک مافیا

اسم عشق یک مافیا
پارت ۴۱
رونا: باشه ( یکم نگران)
جونگ کوک: اگه می خوای از اینجا بری از اون پسره فاصله می گیری ( عصبی)
رونا : با..... باشه ( ترسیده)
جونگ کوک: حالا خوب شد
ویو جئون کوک
چه عجب یکم از سرکشیش کم شده ....دختره لجباز ....مگه من چیکارش کردم که اینقدر باهام بده
رونا: میشه..‌‌... الان برم
جونگ کوک: نه نمیشه ( مودی)
رونا: اما ( ناراحت)
جونگ کوک: اما نداره الانم بگیر بخواب

ویو رونا: نمی دونم چی بگم........چیکار کنم......موندم ‌....من نمی خواستم گوک
سو اذیت بشه......با خودم گفتم اگر عاشق یکی دیگه بشم....ازم فاصله
بگیره ......... ولی بدتر شد....من قبلاً حس دلتنگی فقط برای این ( منظورش
جونگ کوک هست )داشتم....و برای
هیچ پسر دیگه ای نداشتم.....چرا... واقعا دیگه حوصله هیچی ندارم فقط
می‌خوام ذهنم آزاد کنم .....بین احساساتم موندم.... دلتنگ جونگ کوک
بودم ......ولی گوک سو هم برا مهم بود ‌‌.....‌درسته من می خواستم از جونگ
کوک فاصله بگیرم.... برای همین با گوک سو صحبت کردم...... افکارم درگیر بود که
با صدای جونگ کوک به خودم اومدم
جونگ کوک: کجا سیر می کنی
رونا: ها ....
جونگ کوک: برو بخواب
رونا: باشه
روی تخت دراز کشیدم تو فکر فرو رفتم که دستای یکی دور کمرم حس کردم
جونگ کوک بود دیگه برام عادت شده بود که یهو بغلم کنه یا ببوسم با دستاش
محکم من چسبوند به خودش سرش لای موهام برد .................
دیدگاه ها (۱)

اسم عشق یک مافیا پارت ۴۲ ویو رونا: نفس های داغش روی گردنم ح...

اسم عشق یک مافیا پارت ۴۳ جونگ کوک: اینقدر غر غر نکن بخواب وی...

اسم عشق یک مافیا ۴۰ ویو: که یهو یکی محکم دهنم گرفت و سیاهی م...

اسم عشق یک مافیا پارت 39جونگ کوک: ببند می خوام بخوابم رونا: ...

تکپارتی کوکاخرین ستاره🌠💔زمستون بود هوا سرد بود و فقط صدای با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط