تهیونگ موهای یجی رو نوزاش میکرد
تهیونگ موهای یجی رو نوزاش میکرد
هردو اروم شده بودن
_قول میدم دیگ هیچ وقت تنهات نزارم
+خنده داره تو قبلا هم اینو بهم گفتی ولی رفتی:)
_رفتم اما هیچ وقت حتی برای
یک ثانیه از ذهنم نرفتی
+..........
_یجی
+هوم
_خیلی دوست دارم
+..........
_نمیخای چیزی بگی
_نمیخای بم جواب بدی
+تهیونگ م..ن به زمان نیاز دارم
_باشه هر چقد تو بخای اما نباید طولش بدی
+مرسی که درک میکنی(لبخند)
رفتیم که سوار ماشین بشیم
+میتونی تو برونی
_حتما بفرما لیدی زیبا بشین(لبخند)
درو برام باز کرد
+ممنون میتونی راه بیوفتی
_عجب ادم پرو ای هستیاااا
+_(خنده)
ویو یجی
داشتم فکر میکردم میتونم بازم با تهیونگ باشم
کسی که پدرش قاتل خواهرمه
اما تهیونگ تقصیری نداره
حتی باطر من پدرشو کشت
اون بخاطر من برگشته
هووووف چیکار کنم چرا همیشه باید اینقد کیوی باشه زندگیم
20 مین بعد
دیدم عین پیشی کوچولو ها خوابش برده
با دیدنش ی لبخندی زدم پیاده شدم
اروم بغلش کردم بیدار نشه
رفتم تو خونه تو اتاقش گذاشتمش رو تخت
دیدم لباسام و موهام نم داشت هنوز
رفتم لباسامو عوض کردم
اومدم کنار تخت دراز کشیدم
بش زل زدم
_ دنیا گرفتی به اون چشمات قسم:)
صورت زیباشو اروم نوازش کردم
یجی کاری کرد که عوض شم
کاری کرد من از بی کسی درام
کاری کرد زندگیم قشنگ بشه
پر از نفر نفرت بودم با چشاش قلبمو از دم دوره کرد
تمام زخمامو پانسمان کرد:)
شدی هر ثانیه هر لحظم
لایک کن ناموسن 80 نفریم 7 نفر لایک میکنن💀💔
هردو اروم شده بودن
_قول میدم دیگ هیچ وقت تنهات نزارم
+خنده داره تو قبلا هم اینو بهم گفتی ولی رفتی:)
_رفتم اما هیچ وقت حتی برای
یک ثانیه از ذهنم نرفتی
+..........
_یجی
+هوم
_خیلی دوست دارم
+..........
_نمیخای چیزی بگی
_نمیخای بم جواب بدی
+تهیونگ م..ن به زمان نیاز دارم
_باشه هر چقد تو بخای اما نباید طولش بدی
+مرسی که درک میکنی(لبخند)
رفتیم که سوار ماشین بشیم
+میتونی تو برونی
_حتما بفرما لیدی زیبا بشین(لبخند)
درو برام باز کرد
+ممنون میتونی راه بیوفتی
_عجب ادم پرو ای هستیاااا
+_(خنده)
ویو یجی
داشتم فکر میکردم میتونم بازم با تهیونگ باشم
کسی که پدرش قاتل خواهرمه
اما تهیونگ تقصیری نداره
حتی باطر من پدرشو کشت
اون بخاطر من برگشته
هووووف چیکار کنم چرا همیشه باید اینقد کیوی باشه زندگیم
20 مین بعد
دیدم عین پیشی کوچولو ها خوابش برده
با دیدنش ی لبخندی زدم پیاده شدم
اروم بغلش کردم بیدار نشه
رفتم تو خونه تو اتاقش گذاشتمش رو تخت
دیدم لباسام و موهام نم داشت هنوز
رفتم لباسامو عوض کردم
اومدم کنار تخت دراز کشیدم
بش زل زدم
_ دنیا گرفتی به اون چشمات قسم:)
صورت زیباشو اروم نوازش کردم
یجی کاری کرد که عوض شم
کاری کرد من از بی کسی درام
کاری کرد زندگیم قشنگ بشه
پر از نفر نفرت بودم با چشاش قلبمو از دم دوره کرد
تمام زخمامو پانسمان کرد:)
شدی هر ثانیه هر لحظم
لایک کن ناموسن 80 نفریم 7 نفر لایک میکنن💀💔
۶.۷k
۰۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.