پارت3۷
پارت3۷
*پرش زمانی به ساعت ۳ شب*
*نکته ووسوک خبر داره نقشه ایورا رو و باهاش همکاری میکنه*
ویو کیم
اون زنیکه هنوز نیومده یعنی کجاست نمیگه نگرانش میشم اخه کجاست فقط دستم بهش برسه میکشمش
کیم:زنیکه روانی هنوز نیومده قول میدم بیاد یه درس حسابی بهش بدم
ووسوک:یعنی کجاست
در همین حین بود که تلفن زنگ میخوره و کیم جواب میده و میزاره رو بلندگو
ناشناس:ما زنت و گروگان گرفتیم اگر جون زنت و بچت برات با ارزشه فردا میای به این آدرس.... و۶۰میلیون دلار هم باید بیاری باخودت
کیم:تو کی هستی عوضی
ناشناس: تو فک کن یه دشمن فقط حواست باشه باید تنها بیای
کیم:حداقل بزار صداش و بشنوم
ناشناس:اوم حتما
ایورا:کیم عشقم ازت خواهش میکنم نجاتم بدههه(گریه)
کیم:نگران نباش زندگیم نجاتت میدم
ناشناس:خب دیگه بسه خوبه پس میبینمت یادته نره فردا بیای
و قط کرد
ووسوک: ما باید نجاتش بدیم
کیم:درسته
ووسوک:ولی بهتره بدون افراد بری
کیم:مجبورم بدون افراد برم کاری از دستم برنمیاد میشه پول و آماده کنی
ووسوک:اره حتما
شوگا:واییی عالی حرف زدی
اما:چه خوب نقش بازی کردی
تهیونگ:کارت حرف نداشت
ایورا:خیلی ممنونم الان اگر اجازه بدین من برم بخوابم خیلی خستم
نامجون:اره حتما
اما:منم میام باهات پس فعلا شب همه بخیر
همه:شب بخیر
شوگا:خب بچه ها بریم استراحت کنیم تا برای فردا آماده بشیم
همه:اهوم واقعا خسته شدیم شب بخیر
شوگا:شب بخیر
و به اتاق مشترکشون رفتن
شوگا:اما
اما:جانم
شوگا:اممم چیزه نیازت دارمم
اما:چی ولی اخه الانننن
شوگا:اهوم
اما:خب باشه ولی اروم انجامش بده
شوگا:حتماا
وتا صبح حدود ۷راند رفتن و نزدیکای صبح بود که رفتن حموم و و اومدن بیرون و حدود یک ساعت خوابیدن و وقتش بود که برای عملیات آماده بشنن
*پرش زمانی به فردا موقع عملیات*
.......................
*پرش زمانی به ساعت ۳ شب*
*نکته ووسوک خبر داره نقشه ایورا رو و باهاش همکاری میکنه*
ویو کیم
اون زنیکه هنوز نیومده یعنی کجاست نمیگه نگرانش میشم اخه کجاست فقط دستم بهش برسه میکشمش
کیم:زنیکه روانی هنوز نیومده قول میدم بیاد یه درس حسابی بهش بدم
ووسوک:یعنی کجاست
در همین حین بود که تلفن زنگ میخوره و کیم جواب میده و میزاره رو بلندگو
ناشناس:ما زنت و گروگان گرفتیم اگر جون زنت و بچت برات با ارزشه فردا میای به این آدرس.... و۶۰میلیون دلار هم باید بیاری باخودت
کیم:تو کی هستی عوضی
ناشناس: تو فک کن یه دشمن فقط حواست باشه باید تنها بیای
کیم:حداقل بزار صداش و بشنوم
ناشناس:اوم حتما
ایورا:کیم عشقم ازت خواهش میکنم نجاتم بدههه(گریه)
کیم:نگران نباش زندگیم نجاتت میدم
ناشناس:خب دیگه بسه خوبه پس میبینمت یادته نره فردا بیای
و قط کرد
ووسوک: ما باید نجاتش بدیم
کیم:درسته
ووسوک:ولی بهتره بدون افراد بری
کیم:مجبورم بدون افراد برم کاری از دستم برنمیاد میشه پول و آماده کنی
ووسوک:اره حتما
شوگا:واییی عالی حرف زدی
اما:چه خوب نقش بازی کردی
تهیونگ:کارت حرف نداشت
ایورا:خیلی ممنونم الان اگر اجازه بدین من برم بخوابم خیلی خستم
نامجون:اره حتما
اما:منم میام باهات پس فعلا شب همه بخیر
همه:شب بخیر
شوگا:خب بچه ها بریم استراحت کنیم تا برای فردا آماده بشیم
همه:اهوم واقعا خسته شدیم شب بخیر
شوگا:شب بخیر
و به اتاق مشترکشون رفتن
شوگا:اما
اما:جانم
شوگا:اممم چیزه نیازت دارمم
اما:چی ولی اخه الانننن
شوگا:اهوم
اما:خب باشه ولی اروم انجامش بده
شوگا:حتماا
وتا صبح حدود ۷راند رفتن و نزدیکای صبح بود که رفتن حموم و و اومدن بیرون و حدود یک ساعت خوابیدن و وقتش بود که برای عملیات آماده بشنن
*پرش زمانی به فردا موقع عملیات*
.......................
۳.۲k
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.