game of love and hate(part 9)

ات :هوی پسر آقای کیم این دختر خوشگله کیه
تهیونگ:اولن من اسم دارم و اسمم تهیونگه دوما خواهرمه کانگ یونگ 
ات:آها پس اسمم داری نمیدونستم واسه حشرات بی ارزشم اسم میزارن
ات: خواهر تهیونگ  کانگ یونگ خیلی آدم تو دل برویی بود خیلی دوستش داشتم  کانگ یونگ اومد پیش من نشست
ات:سلام
کانگ یونگ :سلام
ات:پس تو خواهرش ای
کانگ یونگ: پس توهم زن برادرمی
ات:آره متاسفانه
کانگ یونگ :درکت میکنم برادر بنده شیطان رجیم را درس میدهد
تهیونگ : من کررر نیستما میشنوم خیرسرت خواهرمی باید طرف من باشی
کانگ یونگ:من طرف حقم برادر
تهیونگ:پس پشت منو خالی میکنی دارم برات
ات:کانگ یونگ جونم تا منو داری غم نداری
ات: دست کانگ یونگو گرفتم رفتیم بالا  مامانم بااشاره چشم گفت که لیدا رم باخودم ببرم اتاق  منم با بی‌میلی گفتم
ات:لیدا توهم بیا تو اتاق
لیدا:باشه ات الان میام
ات:رفتیم تو تاق
ات:جاجانگ اتاق من توی خونه مامانم اینا
کانگ یونگ :ات تو خیلی خوش سلیقه ای برگاممممممم باید از این به بعد بگم تو بیای دکور اتاقمو بچینی
ات:بنده درخدمتم
در اتاق باز شد
لیدا :من اومدم
ات:ای کاش نمی اومدی (زیر لب )
لیدا:چیزی گفتی
ات:گفتم خوش اومدی .خب بچه ها بیاد کالاف بازی کنیم
کانگ یونگ:ات توهم کالاف پلیری
ات: آره
کانگ یونگ ،ات:عررررررررر (این دو فرزند زوق مرگ شدن )
لیدا:کالاف ،دختر باید با ظرافت باشه نه اینکه بخواد بازی های خشن مثل اینو بازی کنه
کانگ یونگ :اخه کجای این بازی خشنه
لیدا:عزیزم تو کم سن سالی نمیفهمی اینارو
ات: رفتم در گوش کانگ یونگ گفتم
ات:به حرفاش زیاد توجه نکن این عقلش یجای دیگه بدنشه
دیدگاه ها (۱)

game of love and hate(part 10)

game of love and hate(part 11)

game of love and hate(part 8)

game of love and hate(part 7)

game of love and hate(part 18)

game of love and hate(part 31)

پارت ۱۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط