زیباترینعشق

#زیباترین_عشق
#پارت_7۹
محراب _تو ام
دارم شوخی میکنم
دیانا پکری دلت ارسلان خواست
دیانا _بیام بزنمت
ارسلان_اوخی
اون چیه دستت
عطرتشو بو میکنی
دیانا _محراببب کتک دلت خواسته
محراب _چمدون بستی میخوای بری کجا
دیانا _ترکیه
محراب _چ عشق آتشینی 😂😢
دیانا _یه سیب پیشم بود پرت کردم سمتش ک بخوره تو کلش با دستش گرفتو خورد
محراب _😌
دیانا _مگه خرر شدی سیب میجویی
وحراب _اره ببین اینم صدام
دیانا _خدایا دیوونه هارو شِفا بدههه
محراب _🤲🏻
دیانا _خوب ک چی.
محراب - خودت تنها میری
دیانا _اره
محراب _ن نمیشه یکی باید باهات باشه
من شنیدم یکی میخواد بیاد
دیانا _کی
محراب _یه چیز بده تا بگم
دیانا _محراب لوس بگو
محراب _مادر ارسلان میاد باهات
دیانا _واقعا پس چرا بمن چیزی نگفت
محراب _داشتن با مامانت حرف میزدن تو خواب بودی دیگ خره
دیانا _اها
رفتم سمت گوشیم برش داشتم و رفتم تو پیم هام و مامان ارسلان گفته بود فردا بلیت میگیره میریم

اره گفته
محراب _خبه دیگ تو برو ایشالله زود آزاد میشه منم میام بعدا
دیانا _اوک مرسی
محراب _خب الان ک شاد و شنگولی اینگار
ولی فک کنم فیکه من دیگه برم
خداحافظ خر جان
دیانا _بزنمت
خداحافظ الاق جان
میمونی حالا
محراب _نه دیه برممم
دیدگاه ها (۰)

#زیباترین_عشق #پارت_۸۰صبح روز بعد 💖🤍دیانا _صدای الارم گوشیم ...

#زیباترین_عشق ‌#پارت 8۱فردا 🌞عسل _خسته شدم تو این بیابون من ...

#زیباترین_عشق#پارت_7۸دیانا _وقتی ارسلان رفت تیکه از وجودم کن...

#زیباترین_عشق#پارت_7۷دیانا _سریع پیاده شدم با نگاه هراسونعهه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط