ادامه

🪐ادامه🪐
کوک. تو همیشه دوست داشتی باهام بریم بیرون تو فقط یه بار دیگه اون چشمای خوشگلتو وا کن تا بریم (گریه)
هوپی. ها توی تیکتاک یه دنسی رو دیده بودب ازم خواهش میکردی داداش تروخدا اینو بهم با بده یه بار دیگه منو صدا کن تا اون که هیچی تمام دنسای دنیا رو بهت یاد بدم تو فقط بلند شو(گریه)
(اما فایده ی اینهمه حرف چی بود مینسو که قرار نبود بلند شه اونا باید وقتی خواهرشون زنده بود اینکارارو انجام میدادن اونا اون روز برای اخرین بار خواهرشون رو بغل کردن و ازش خداحافظی کردن و شبش تن بی حون خواهرش رو توی زمین گذاستن و روش خروار خروار خاک ریختن اون شب بارون میبارید انگار که اسمون هم به خاطر سرنوشت تلخ مینسو گریه میکرد )
پرش به یه سال بعد
(سر قبر مینسو)
یونگی. خوشگلم جات راحته
نامی. داداشی امروز حالت چطوره
هوپی. تونستی حالتو پیش خدا خوب کنی
جین. ما نهونستیم ازت محافظت کنیم رفتی تا خدا مراقبت باشه
جیمین. مارو میخبشی ؟
ته. اینو بدون که تو همیشه تو یاد ما هستی
کوک. به عنوان بهترین خواهر دنیا
🪐پایان🪐
نتیجه=تا کسی تو زندگیتون هست که صبح چشاشو باز میکنه و با لبخند بهت صبح بخیر میگه شب با لبخند بهت شب بخیر میگه تا وقتی کسی تو زندگیتون هست که دوستون داره و دوسش دارین قدرشو بدونید زمان هیچ وقت به عقب برنمیگرده💔🖤
دیدگاه ها (۶۹)

خرگوش کوچولوی من 🐇+(دستشو ول میشه دور بدنش و با لحنی غمگین و...

برگشت پسرامون مبارک💃💃💃💃

داداش؟هوپی. رفتم بیدارش کنم دیدم تکون نمیخوره (گریه)√خیلی خو...

داداش؟هوپی. مینسو مینسو بیدار سو(داد)جین. چیه چی شده هوپی. ت...

نآز خآنؤم؟!

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط