پارت

پارت۳۴
فصل دوم
بادیگارد در زد و سانی در رو براش باز کرد پسرا از دور داشتن میدیدن و همه تعجب کرده بودن
سانی:چی ولی ما پیتزا سفارش ندادیم
بادیگارد :ولی ادرسی که به من دادن اینجا بود
سانی:ببین آقای محترم ما پیتزا سفارش ندادیم
سانی داشت با اون بادیگارد کلنجار میرفت که ای شن اومد و به سانی گفت برو تو
پسرا با دیدن ای شن مطمئن شدن که حدسشون درسته
ای شن:ما پیتزا سفارش ندادیم شما هم میتونی بدون هیچ دردسری بری
بادیگارد:ببخشید ولی ادرسی که دادن اینجا بوده شایدم سرکارم گذاشتن به هرحال منو ببخشید با اجازه
و رفت و ای شن هم در رو بست و برگشت تو خونه
تهیونگ:اینم از مکانشون
جونگکوک:حالا وقت نقشه اس
تهیونگ:نامجون هیونگ و جین هیونگ باپلیس هماهنگ کنید
جونگکوک:شوگا هیونگ و جیهوپ هیونگ هم از پشت مارو پشتیبانی بدن جیمین هم با ما میاد
شوگا:حله
نامجون:نگران نباشید به خوبی درست میکنیم عملیات و نجاتش میدیم

پسرا همه آماده شده بودن نیرو های زیادی داشتن نامجون و جین با پلیسا هماهنگ بودن و باید پلیس هارو به اون مکان میاوردن
جیهوپ وشوگا هم باهم دورتادور عمارت و با نیروهاشون محاصره کردن
........................

عشقای من حمایتارو زیاد کنین منم دیگه حداقل یا فردا یا پس‌فردا تا پارت آخر میزارم
دیدگاه ها (۸)

پارت۳۵فصل دومتهیونگ و جونگکوک و جیمین در وروی رو شکستن و وار...

پارت۳۶فصل دومدکترا همین که میخواستن کارشونو کنن تلفنی بهشون ...

پارت۳۳فصل دومپسرا متوجه گم‌شدن جین ائه شدن و میخواستن با است...

پارت ۳۲بالاخره ای شن از زندان بیرون اومدپسرا موفق شدن ای شن ...

پارت ۱۵ فیک دور اما آشنا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط