خوناشامجذابمن

#خوناشام_جذاب_من🍷🫴🏻
#پارت40و41


با بهت داشتم نگاهش میکردم

یعنی چی؟ میخواد تا 1 سال نقش زنشو بازی کنم! ولی برای چی؟


+برای چی؟

: ببین پدر من مجبورم کرده ازدواج کنم. اونم با کسی که دوسش ندارم. ظاهرا دختره که دخترعمم هست دوسم داره ولی من ازش متنفرم بخاطر همین تا 1 سال نقش همسرمو بازی کن که پدرم دست از سرم برداره اما.....


+اما چیی؟

: اما اگه خودت بخوای میتونی بجای اینکه نقش بازی کنی این کارو واقعیش کنی

این تهیونگ بود؟ نه نه اصلا نمیتونم باور کنم اون ازم میخواد همسرش باشم؟

+اما اگه پدرت قبول نکنه و مجبور باشی با دختر عمت ازدواج کنی!

نا مطمئن بهم خیره شدو پچ زد:

: نه ین اتفاق نمیافته

+از کجا انقدر مطمئنی؟

: من پدرمو میشناسم.

بعد با مکث ادامه حرفشو گفت:

: پیشنهادمو قبول میکنی یا دوست داری دوستات زندانی باشن

برای خودمم بد نبود تجربه جالبی بود

+اوممم خب قبوله

چشماش برقی زد و یهو بغلم کرد

تو شوک بودم که یهو انگار به خودش اومده باشه منو از بغلش اورد بیرون:

: من.. من معذرت میخوام

+اشکالی نداره

و سریع پا تند کردم سمت اتاقی که بچها داخلش بودن

هنوز عطر تلخش زیر بینیم بود

همینکه درو باز کردم بچها به طرفم یورش بردنو سوالاتشون شروع شد:

_چیشد؟

=چیکار کردی؟

_شرطش چی بود؟

=عاشقت شده؟

با شنیدن حرفاشون بغضی توی گلوم هجوم اوردو اشکی روی گونم ریخت

شاید دیگه هیچوقت نتونم ببینمشون

=ات چت شده؟ بگو شاید بتونیم کمکت کنیم

همین حرفش باعت شد اشکای دیگم رو صورتم فرود بیان

بعد از اینکه ماجرا رو بهشون توضیع دادم هقی زدمو با چهره ی اشکی یونا و یوری مواجه شدم

همین لحظه یونا جوری بغلم کرد که حس کردم خفه شدم

=ات چرا این کارو کردی؟ فقط بخاطر اینکه مارو نجات بدی؟ من همینجا میمونم یا با تو از اینجا میریم یا اصلا نمیریم

یوری هم حرفشو تایید کرد

لبخندی زدمو رو بهشون لب زدم:

+بچها نمیتونید بخاطر من اینجا بمونید اینجا اذیتتون میکنن باید برید

_ات ما اینجا میمونیم. حتی اگه تا اخر عمرمون اینجا باشیم

بعدش با تلخندی ادامه داد:

_من که پدرمو مادرمو از دست دادم یونا هم که از خانوادش متنفره توهم که خانوادت ازت خوششون نمیاد فقط سولی نگران توئه

که شاید بتونی فراموشش کنی
دیدگاه ها (۰)

#خوناشام_جذاب_من🍷🫴🏻#پارت42و43و44+بچها شما باید برید. من نمیت...

#خوناشام_جذاب_من🍷🫴🏻#پارت45و46«1 روز بعد» «ویو ات» با صدای آش...

#خوناشام_جذاب_من🍷🫴🏻#پارت37و38و39: بزارید ببینم چی میگهچه عجب...

#خوناشام_جذاب_من🍷🫴🏻#پارت3۵و۳۶بعد انجام کارهای لازم فهمیدیم ت...

کاپشن رو تا آخر بخون

فرار من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط