عکاس عشق
#عکاس_عشق
#پارت18
شوگا:181
ا.ت:چییییی؟؟!؟!(با جیغ
شوگا:عجب فک کنم امشب قراره ناشنوا بشم(خنده
ا.ت:ببخشید ولی چرا انقد شلوارت بلنده😫
رفتیم سمت ماشینش کولش و گذاشت تو ماشین
رفتیم کنار یکی از سنگای بزرگ نشستیم سرمو تکیه دادم به سنگ سیگارشو سمتم گرفت و گفت:میکشی؟
ا.ت:خدت چی فک میکنی
یکی داد دستم.
گرفتمشو اروم پچ زدم:اخرین بار دوسال پیش کشیدم
سیگارو گذاشتم رو لبم و دودشو وارد قفسه سینم کردم یهو ل.باشو گذاشت رو ل.بام
با گامی ک از لب.ام برداشت شیره وجودمو کشید بیرون دود سیگارو ک تو ریم حبس کرده بودم ازاد شد ولی پس نکشید.
همراهیش کردمو بعد چن ثانیه ازم جدا شد
شوگا:مطمئنی میتونی کنارم دووم بیاری؟
ا.ت:اره
لبخندی زدم
دیگه وقتش بود.
کم کم چشام داشت بسته میشد و سیاهی مطلق....
#پارت18
شوگا:181
ا.ت:چییییی؟؟!؟!(با جیغ
شوگا:عجب فک کنم امشب قراره ناشنوا بشم(خنده
ا.ت:ببخشید ولی چرا انقد شلوارت بلنده😫
رفتیم سمت ماشینش کولش و گذاشت تو ماشین
رفتیم کنار یکی از سنگای بزرگ نشستیم سرمو تکیه دادم به سنگ سیگارشو سمتم گرفت و گفت:میکشی؟
ا.ت:خدت چی فک میکنی
یکی داد دستم.
گرفتمشو اروم پچ زدم:اخرین بار دوسال پیش کشیدم
سیگارو گذاشتم رو لبم و دودشو وارد قفسه سینم کردم یهو ل.باشو گذاشت رو ل.بام
با گامی ک از لب.ام برداشت شیره وجودمو کشید بیرون دود سیگارو ک تو ریم حبس کرده بودم ازاد شد ولی پس نکشید.
همراهیش کردمو بعد چن ثانیه ازم جدا شد
شوگا:مطمئنی میتونی کنارم دووم بیاری؟
ا.ت:اره
لبخندی زدم
دیگه وقتش بود.
کم کم چشام داشت بسته میشد و سیاهی مطلق....
۶.۹k
۰۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.