در سرزمین من
در سرزمین من
در انگشتِ دوم سمت چپِ زن
طوقی
از طلا می اندازند
بسته به رشته ی عصمت
برای
نگهبانی از عمارتی
که برشانه های باد
استوار گشته است
در هجومِ
دما دمِ
تندبادِ
گناهِ
اربابان...
نمی دانم
چرا در سرزمین من
جسدِ
همه ی کسانی که می گویند
ما
بی تو
می میرم
پیدا نمی شودِ...!!!!
در انگشتِ دوم سمت چپِ زن
طوقی
از طلا می اندازند
بسته به رشته ی عصمت
برای
نگهبانی از عمارتی
که برشانه های باد
استوار گشته است
در هجومِ
دما دمِ
تندبادِ
گناهِ
اربابان...
نمی دانم
چرا در سرزمین من
جسدِ
همه ی کسانی که می گویند
ما
بی تو
می میرم
پیدا نمی شودِ...!!!!
۵۲۲
۰۴ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.