برای من که پرم

برای من که پُرم
از فراق قصه نگو
اگر کتاب تو باشی
کتابخانه منم ...


#سیدتقی_سیدی
دیدگاه ها (۱)

خاطره ها برگ برگفرو می ریختند از چشمم ؛انگار پاییز از اتاق م...

ما را که نو بهار به افسردگی گُذشتای سبزه، از مَزار دمیدن چه ...

پشت دیوار همین کوچه به دارم بزنیدمن که رفتم بنشینید و هوارم ...

بالاخره یک روز توآرامشت را در تنهایی خواهی یافت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط